+
۲

کبوتر شمع مرا روشن کرد | پندار نو (اینجا کلیک کنید)

خانم ن.ا:

در دوران دبیرستان خوابی دیدم که هنوز در خاطرم مانده است. مراسم عروسی پسر همسایه مان بود. عروس و داماد در دو صندلی کنار هم نشسته بودند. در دست همه حاضرین یک شمع خاموش قرار داشت. گویا قرار بود عروس و داماد شمع های خود را به هم نزدیک کنند تا روشن شوند و از نور حاصل کبوتری تولید می شد که بر شمع هر کس می نشست، آن را روشن می کرد و او به آرزوی خود می رسید.

عروس و داماد شمع ها را به هم نزدیک کردند. کبوتری بوجود آمد و پرواز کنان روی شمعم آمد و آن را روشن کرد.

 

رای دهندگان

pendarno   zilan  

دیدگاهتان را بنویسید