دم به اطراف نگاهی انداخت. حوّا را دید که از دور می آمد … سلانه سلانه دست ها را گذاشت پشت و به سمت حوّا رفت . « میدانی آدم ؟ اینجا اصلا چیز جالبی ندارد . دلم میگیرد » آدم لبخند زد و مشتش را سمت حوّا گرفت «بیا عزیزم . اینها ر
دلیل گزارش دادن این مطلب:
رای دهندگان
بهترین آموزش های برنامه نویسی
توسط فرخ ابراهیمی نژاد مدیر موسس لینک پددوره های در حال ثبت نام
ورود به جشنواره و دیدن تمام دوره ها
دورهی نخبهی طراحی و برنامه نویسی وب
دوره ی آموزشی 0 تا 100 php و mysql
آموزش برنامه نویسی برای نوجوانان دوره از راه دور و آنلاین
آموزش SEO
دیدگاهتان را بنویسید