این دختر بچه چینی دچار یک بیماری نادر است که از هر یک میلیارد نفر فقط یک نفر دچار آن می شود. [بیشتر بخوانید]

این پوستریه که توی پست قبلی گفته بودم. پوستر فارغ از جنبه‌ی تبلیغاتی ، انسان متعالی رو انسانی می دونه که قلبا به اصول الدین ایمان داره و در واقع وجودش از اون پر شده. دست نماد انسان ، حرکت به سمت بالا ... [بیشتر بخوانید]

دانلود مجموعه ۲۹ سریال بسیار زیبای قهوه تلخ | کیفیت DVDrip – عالی – دانلود با لینک مستقیم و کمکی | [بیشتر بخوانید]

عکس های جدید مهنازافشار این یکی از جدید ترین سری عکس های مهناز افشار در خرداد 91 میباشد [بیشتر بخوانید]

روزهای زندگی به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی از ۲۰ اردیبهشت‌ماه در گروه سینمایی استقلال جایگزین فیلم قلاده های طلا خواهد شد. از چند روز قبل از اکران تیزرهای تلویزیونی و تبلیغات شهری آماده شده از قبل جه... [بیشتر بخوانید]

"چاره" نام یک فروشگاه اینترنتی است که تنوع زیادی در کالاهای خود دارد و می توانید با مراجعه به آن بسیار آسان و مطمئن خرید کنید. هرچند فروشگاه های اینترنتی جدیدی در ایران هر روز در حال راه اندازی هس... [بیشتر بخوانید]

شما برای ترجمه لغت های مورد نظزتان چه کاری انجام می دهید؟ یک فرهنگ لغت در کیف خود دارید؟ از دوستانتان می پرسید یا مترجم گوگل و شاید هم بابیلون! خوب برای معنای لغت فارسی چطور! یک فرهنگ معین در جیب د... [بیشتر بخوانید]

"واژه یاب" یک فرهنگ لغت آنلاین است که هم به عنوان یک دیکشنری معنی کلمات را برای شما از فارسی به انگلیسی و یا انگلیسی به فارسی ترجمه می کند و هم لغت نامه فارسی است که معنی صحیحی لغات فارسی را در اختیار... [بیشتر بخوانید]

دوستان عزیز در این مقاله آی تی جو قصد دارد تاریخچه ی ویندوز شرکت مایکروسافت را اززمان اولین نسخه ی ویندوز ( ویندوز 1.0) تا آخرین نسخه که ویندوز 8 می باشد برای شما معرفی نماید . Windows 1.0 در تاریخ 19... [بیشتر بخوانید]

یک پیرمرد آمریکایی مسلمان همراه با نوه کوچکش در یک مزرعه در کوههای شرقی کنتاکی زندگی می کرد. هرروز صبح پدربزرگ پشت میز آشپزخانه می نشست و قرآن می خواند. نوه اش هر بار مانند او می نشست و سعی می کرد فقط... [بیشتر بخوانید]

پسر زنی به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشت. بنابراین زن دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد . این زن هر روز به تعداد اعضاء خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و ... [بیشتر بخوانید]

روزی مرد کوری رویپله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود. روی تابلو خوانده می شد: �من کور هستم لطفا کمک کنید.� روزنامه نگار خلاقی از کنار او می گذشت؛ نگاهی به او انداخت... [بیشتر بخوانید]

آورده اند که شیخ روزی در بازار نشابور می رفت و جمع درویشان در خدمت او می آمدند .جمعی برنایان می آمدند برهنه ، هر یکی ایزار پای چرمین می پوشید و یکی را بر گردن گرفته می آوردند چون پیش شیخ رسیدند شیخ پر... [بیشتر بخوانید]

پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت . بالاخره پرسید : – ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟ پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت : – درسته درباره ی ت... [بیشتر بخوانید]

گنجشک با خدا قهر بود … روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم... [بیشتر بخوانید]