+
۱

به وقت گرینویچ

به وقت گرینویچ

اولین نقطه ای که از مرکز کائنات گریخت و بر خلاف محورش به چرخش در آمد ، سر من بود! من اولین قابله ای هستم که ناف شیری را بریده است ! اولین آواز را من خواندم ، برای زنی که در هراس سکوتُ سنگُ... [بیشتر بخوانید]

 
+
۱

از زنده یاد حسین پناهی

از زنده یاد  حسین پناهی

مگسی را کشتم نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است طفل معصوم به دور سر ما می چرخید به خیالش قندم...یا که چون اغذیه مشهورش تا به این حد گندم!!! ای دو صد نور به... [بیشتر بخوانید]

 
+
۱

ب مثل باران ...

ب مثل باران ...

ما همه فانی و او پا برجاست @ عشق را می گویم ، بی گمان عشق خداست [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

ترس از مرگ « دنیای داستان کوتاه راستانک

روزی جوان جویای علم، نزد استاد دانشمند و با کمالاتی رفت و از او پرسید: من خیلی از مرگ می ترسم، این ترس همیشه و از بچگی با من بوده، نمی دانم چه کنم. شما می توانید به من بگویید چرا، من که زندگی خوبی دار... [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

آیا میتوانم زودتر بمیرم؟؟؟ « دنیای داستان کوتاه راستانک

سال ها پیش زمانی که به عنوان داوطلب در بیمارستان استانفورد مشغول کار بودم با دختری به نام لیزا آشنا شدم که از بیماری جدی و نادری رنج میبرد. ظاهرا تنها شانس بهبودی او گرفتن خون از برادر پنج ساله خود بو... [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

عشق و زمان « دنیای داستان کوتاه راستانک

روزی روزگاری،جزیره ای بود که در ان تمام احساسات زندگی می کردند. یک روز به احساسات اعلام شد که جزیره غرق خواهد شد. تمامی احساسات به جز عشق برای فرار از جزیره برای خود قایقی ساختند. عشق می خواست تا آخری... [بیشتر بخوانید]

 
+
۱

عشق و زمان

روزی روزگاری،جزیره ای بود که در ان تمام احساسات زندگی می کردند. یک روز به احساسات اعلام شد که جزیره غرق خواهد شد. تمامی احساسات به جز عشق برای فرار از جزیره برای خود قایقی ساختند. عشق می خواست تا آخری... [بیشتر بخوانید]

 
+
۱

رستگاری و فریادهای خاموشی ، دو شعر زیبا… | دو برنامه‌نویس

رستگاری و فریادهای خاموشی ، دو شعر زیبا… | دو برنامه‌نویس

دو شعر زیبا از فریدون مشیری که خواندن آن‌ها خالی از لطف نیست! [بیشتر بخوانید]

 
+
۳

اینها خرج نیست بَرج است!

همیشه همین طور است یعنی کافی است من با یک پیرهن ده‌هزار تومانی وارد خانه بشوم تا مادر شروع کند: باز رفتی لباس خریدی؟ می‌خواهی چه کنی با این زندگی؟ چرا آتش به زندگی خودت می‌زنی. [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

نشـانـه های عاشـق شـدن « دنیای داستان کوتاه راستانک

نشـانـه های عاشـق شـدن «  دنیای داستان کوتاه راستانک

عشق زیباترین حادثه ای است که در زندگی رخ می دهد. عشق لذتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است، همچنین احساسی عمیق، علاقه ای لطیف و یا جاذبه ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می توان... [بیشتر بخوانید]

 
+
۱

بیا ببین نوشته های دل نشین

بیا ببین نوشته های دل نشین

همیشه بهترین راه را برای پیمودن می‌بینیم! اما فقط راهی را می پیماییم که به آن عادت کرده ایم...! [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

دختر بچه ای نمی دانست عشق چیست, ازهمه پریسد « دنیای داستان کوتاه راستانک

دختر بچه ای نمی دانست عشق چیست, ازهمه پریسد «  دنیای داستان کوتاه راستانک

دختر بچه ای نمی دانست عشق چیست, از سر کنجکاوی از اطرافیانش پرسید عشق چیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دختری گفت : اولش رویا , آخرش بازی است و بازیچه … مادرش گفت : عشق یعنی رنج پینه و زخم و تاول کف دست … پدرش گفت : ... [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

متن سنگ قبر بزرگان « دنیای داستان کوتاه راستانک

متن سنگ قبر بزرگان «  دنیای داستان کوتاه راستانک

متن سنگ قبر فروغ فرخزاد من از نهایت شب حرف میزنم من از نهایت تاریکی واز نهایت شب حرف می زنم اگر به خانه من آمدی برای من م ای مهربان چراغ بیارو یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم متن سنگ قبر... [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

درگذشتگان اهل قلم در سال ۹۰

درگذشتگان اهل قلم در سال ۹۰

جمعی از اهل قلم در سال 90 چهره در نقاب خاک کشیدند. این گزارش نگاهی گذرا دارد به درگذشت نویسندگان، شاعران، مترجمان و محققانی که در سال 1390 از دنیا رفتند. [بیشتر بخوانید]

 
+
۲

بیگانه‌ای در میان انسان ها‎

بیگانه‌ای در میان انسان ها‎

خلاصه و نقدی بر رمان بیگانه* اثری از آلبر کامو دیر گاهی پیش بیگانه را در جمله ای خلاصه کردم که تصدیق می کنم بسیار شگفت نما و خارج اجماع است:" در جامعه ی ما هر آدمی که در سر خاکسپاری مادرش نگرید،... [بیشتر بخوانید]