+
۲

ترس از مرگ « دنیای داستان کوتاه راستانک (اینجا کلیک کنید)

روزی جوان جویای علم، نزد استاد دانشمند و با کمالاتی رفت و از او پرسید: من خیلی از مرگ می ترسم، این ترس همیشه و از بچگی با من بوده، نمی دانم چه کنم. شما می توانید به من بگویید چرا، من که زندگی خوبی دارم، کاری به کسی ندارم و دارم زندگی خودم را

 

رای دهندگان

zeoses   f4r0kh  

دیدگاهتان را بنویسید