قصه تلخ است چه تلخ است بگویم یا نه
صبرتان می رود از دست بگویم یا نه
قصه آن بود که دشمن دهنش آب افتاد
کشتی وحدت ما سخت به گرداب افتاد
آتش فتنه چنان شد که خدا می داند
آنقدر دل نگران شد که خدا می داند
و خدا هست و هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند
جانماز آبکشان عاقبت اندیش شدند
داشت آن طایفه هرچند صدایی دیگر
آب می خورد ولی ز جایی دیگر
دلیل گزارش دادن این مطلب:
رای دهندگان
بهترین آموزش های برنامه نویسی
توسط فرخ ابراهیمی نژاد مدیر موسس لینک پددوره های در حال ثبت نام
ورود به جشنواره و دیدن تمام دوره ها
دورهی نخبهی طراحی و برنامه نویسی وب
دوره ی آموزشی 0 تا 100 php و mysql
آموزش برنامه نویسی برای نوجوانان دوره از راه دور و آنلاین
آموزش SEO
دیدگاهتان را بنویسید