+
۱

راهنمای کسب و کار در اینترنت | قصه کسب و کار ما در یک بیمارستان روانی (اینجا کلیک کنید)

راهنمای کسب و کار در اینترنت | قصه کسب و کار ما در یک بیمارستان روانی

هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسیدم: شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟ روان‌پزشک گفت : ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را با بهترین وسیله خالى کند!!! من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌ تر است!

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید