هنوز حالم خوب نشده و مطمئنم آخر عمرم نیست
بابا اصرار داره که عمل کنم ولی مخالفم
این همه روش چرا عمل؟
چند سال که عمل کردم بچه بودم درد را حس نمیکردم ولی الان چی؟
عمل نمیخوام
چند راه دیگه باقی میمونه:شیمی درمانی پرتودرمانی دارو گیاهی
دارو گیاهی هم جواب نداد
من پرتودرمانی را انتخاب میکنم امیدوارم دردش کمتر باشه
فکر کنم بعد از این چند سال درد که کشیدم دیگه مرد شدم
خیلیا هستند از دوستان که با خوندن این مزلب شوکه بشن تازه کساینی که توی نت هستند کسانی که تو نت نیستند فکر کنم چند سال بعد بفهمند
بابا میگان ممکنه فلج بشی ولی میدونم فلج نمیشم ممکنه بمیرم
اگه 30 آذر آخر دنیاست برای من یه ماه زودتر خواهد بود
در این مغز داغون فکر و ایده ها و رویاهایی بود که ممکنه مدفون بشه
خیلی فکر بود ولی ممکنه دفن بشه
ممکنه که خوبِ خوب شم که این عالیه اونوقت خدارا شکر خواهم کرد
همین الانشم شکر میکنم که سر و پام
دمش گرم با این که گاهی اینقدر درد داشتم که چشمم را نمیتونم باز کنم خیلی چیزها یاد گرفتم
خیلی چیزها فراموش شد
...
بقیه حرفام در سکوتم در چشمانم خلاصه میشن
حلالیت از همه کسانی که من را میشناسن
به درود