ما زودتر از همه رفته بودیم
دیگه کم کم همه جمع شده بودند
شاممون مقداری کتلت و اسنک و مرغ و فلافل بود
من الان تو عکس نیستم دونبالم نگردید
سر سفره اقا هیچی حولی من نبود......همه رو مامان گذاشت جلو دایی و زنداییم و زنداییمونم که دست و دلبازاصلا به فکر ما نبود
جلوی من و داداشم و خواهر هیچی نبود
فقط یه بشقاب سالاد کاهو
ولی جلو زنداییم!!!!
شاممون تموم شده زنداییم تازه میگه سالاد میخورین(سالاد شیرازی)
اونم به خاطر اینکه من اعتراض کردم به طور غیر مستقیم....
کاش مامان ماهم عین اونا بود
زندایی اول و دوم همش فکر خودشونن و زندایی سومیم هم داره این طوری میشه ولی داییم همش بش گیر میده که اینجوری نشه
بعد شام من و مامان و خواهر و داداش و دختر خاله و دایی و دختر دایی رفتیم سینما 3 بعدی
البته من فکر کردم قیمتش 4 تومنه برای همین گفتم نمیرم چون بابا فقط 10تومن داد ولی بعد خواهرم زنگ زد و گفت برات بلیط خریدیم بیا
خیــــــــــــــــــــلی دوست داشتم کلی جیغ زدم و رقصیدم
بعد سینما رفتیم پیاده روی
کفش مادرجونو پوشیدم پام زخم کرد
الان پوست پام کنده شده
کلا شب خوبی بود
برچسب ها: پارک، عکس، دایی، شام،
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 22 شهریور 1391 | توسط: سارا شرافتی | طبقه بندی: رویداد های زندگی سارا شرافتی، | نظرات(0)
ارسال به ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
=================================================================== ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
دلیل گزارش دادن این مطلب:
رای دهندگان
بهترین آموزش های برنامه نویسی
توسط فرخ ابراهیمی نژاد مدیر موسس لینک پددوره های در حال ثبت نام
ورود به جشنواره و دیدن تمام دوره ها
دورهی نخبهی طراحی و برنامه نویسی وب
دوره ی آموزشی 0 تا 100 php و mysql
آموزش برنامه نویسی برای نوجوانان دوره از راه دور و آنلاین
آموزش SEO
دیدگاهتان را بنویسید