+
۱

روزنوشته های سارا شرافتی - روزنوشته های سارا شرافتی:جشن زنمو دوست مادرجون دعوت دوستای دبستان (اینجا کلیک کنید)

روزنوشته های سارا شرافتی - روزنوشته های سارا شرافتی:جشن  زنمو دوست مادرجون دعوت دوستای دبستان

امروز جشن خونه عمو بود.زنمو یه عالمه آمپول زده بود و مهره های کمرش متورم بود...
شربت و شیرینی و بستنی و نقل و شکلات و...دادن بعدش رفتیم خونه دوست مادرجون
قرار بود جشن باشه ولی نمیدونم چرا گریه میکردندهر چی هم به اقا گفتن بیخیال
....

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید