+
۱

آخرین نفس - شهر من اینجا نیس.... (اینجا کلیک کنید)

آخرین نفس - شهر من اینجا نیس....

شهر من اینجا نیست !اینجا…آدم که نه!آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!

و جالب تر !اینجا هر کسی هفتاد رنگ بازی میکندتا میزبان سیاهی دیگری باشد!.

شهر من اینجا نیست!اینجا…همه قار قار چهلمین کلاغ رادوست می دارند!

و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!.شهر من اینجا نیست!

اینجا…سبدهاشان پر است ازتخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند!.

من به دنبال دیارم هستم,شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!...

آدمــیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است … !

وقتی میخواهد با منطق حرف بزند ؛ احساساتی میشود …

وقتی از احساسش میگوید ؛ آرزوهایش لو میرود …

وقتی از آرزوهایش یاد میکند ؛ حسرتش رو میشود …

وقتی حسرتهایش را روشن میکند ؛ منطق میتراشد …

و اینگونه گند میزند به همه روابطش …...

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید