+
۹

عشق و ازدواج « دنیای داستان کوتاه راستانک (اینجا کلیک کنید)

شاگردی از استادش پرسید: ” عشق چست؟” استاد در جواب گفت: “به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولا

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید