+
۳

شوخی کردم اون از همون اول…..!!!!!! « دنیای داستان کوتاه راستانک (اینجا کلیک کنید)

شوخی کردم اون از همون اول…..!!!!!! « دنیای داستان کوتاه راستانک

مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی “اتاق عمل”. چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. مرد با [...]

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید