+
۲

داستان جنایی : چهره‌ی پشت پرده ! | داستان (اینجا کلیک کنید)

داستان جنایی : چهره‌ی پشت پرده ! | داستان

پاول دِملر متفکرانه ، با تردید و هراس، به نامه‌ای که نوشته بود، نگاه کرد. باید آن را می‌فرستاد یا پاره می‌کرد؟ شاید بعد از آن فرانک او را پیرمردی ترسو می‌دانست که دچار توهم شده و کابوس می‌بیند. پاول کمی درنگ کرد و دوباره نامه را خواند : فرانک…

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید