+
۴

چگونه یک نویسنده ادبیات کودک شویم؟ (اینجا کلیک کنید)

چگونه یک نویسنده ادبیات کودک شویم؟

آموزش نویسندگی ادببیات کودکان

ادبیات کودک و نوجوان، که از نظر ارزش هنری با ادبیات بزرگسالان برابراست، سه ویژگی مهم دارد:
«نخست اینکه با زبان و بیان، درک زبان نوشتاری، تخیل و تجربه های کودکان و نوجوانان متناسب است. از این رو برای هر گروه سنی کودک و نوجوان از متنها وموضوعها و زبان و بیان متناسب با فهم و درک آنها استفاده می شود.
دوم آنکه به رشد و پرورش شخصیت خواننده کمک می کند و به این نکته توجه دارد که دوران کودکی و نوجوانی مهمترین سالهای شکل گرفتن و پرورش احساس و اندیشه است. از این رو، از آنچه سبب یأس و بدبینی و بدخواهی می شود پرهیز می کند.
سوم آنکه اهمیت تصویر را برای کودک و نوجوان برابر با اهمیت نوشته می داند و همواره بخشی از پیام خود را به کمک تصویر بیان می کند؛ به همین سبب، کتابهای تصویری کودکان خردسال، که حتی گاه نوشته ای به همراه ندارند، در ادبیات کودکان و نوجوانان ارزش بسیار دارند.»
طبعاً درباره خصوصیات یک اثر مناسب برای کودکان، نکات دیگری را نیز می توان برشمرد:
حقیقت این است که کودک باید بداند که تمام آسان زیستی های امروز ما نتیجه کوشش و تلاش صمیمانه و پیگیر اجداد و پدران ماست وما برای افزودن به این بهروزی و سعادت باید در صدد تلاش و کوشش برآییم.»
موفقیت نویسنده در رساندن پیام، تناسب قالب، تکنیک چاپ، نوع کاغذ، نوع حروف، طرز صحافی، جلد کتاب، تصاویر ونقاشی ها و… نیز از عوامل بسیار مهمی هستند که در مناسب بودن یک اثر برای کودکان یا نوجوانان دخیل اند.
در این میان، شعر به عنوان بخشی از پیکره ادبیات کودکان و نوجوانان باید ویژگی ها و خصلتهای خاص خود را دارا باشد. «هنگامی که ما از «شعر کودک» سخن می گوییم، مراد ما شعری است که فرصت ورود به دنیای شعر محض را به کودک بدهد(می تواند) در وزن، پیرو شعر رسمی باشد، بااین تفاوت که از میان اوزان شناخته شده عروضی و متفرعات آن، و زنهایی انتخاب می شود که اولاً ـ با وزنهای هجایی چندان بیگانه نباشد. ثانیاً ـ این وزنها کوتاه و پرجنب و جوش و رقصان باشد. نمی گوییم که کودک با شعر خود همواره باید به رقص آید وهرگز با غم و حزن و اندوه و آرامش و ملایمت آشنا نشود؛ اما می گوییم که ما در شعر اومی خواهیم یاور بازیهای جسمی وذهنی او باشیم و به شادی و جنب و جوش او بیفزاییم.»
بنابراین در شعر کودک وجود سه خصیصه اصلی لازم و ضروری است: «الف ـ آهنگین بوده و با موسیقی آمیخته باشد. ب ـ شوق انگیز، شورانگیز، جنبش زا یا احساس برانگیز باشد. ج ـ صریح و گویا باشد.»
بدیهی است با افزایش سن کودک و نزدیک شدن او به دوران نوجوانی، ویژگی های شعر مناسب برای او دستخوش تغییراتی می شود. مثلاً از شعر متناسب با سن یک نوجوان، شاید چندان انتظار نرود که طرب انگیز و جنبش زا باشد؛ اما انتظار می رود که زیبا و احساس برانگیز باشد. «زیبایی در ادبیات کودکان، شکل خاصی از زیبایی هنری و زیبایی به مفهوم عام است. زیبایی در ادبیات کودکان، شکل تلطیف شده ای از زیبایی در ادبیات است. زیرا کودکان به عنوان موجوداتی با حسهای لطیف، به شکلی از زیبایی نیاز دارند که به رشد روانی و ذهنی آنها کمک کند. چنین هدفی چهارچوبهای زیبایی را در این حوزه مشخص می کند. در ادبیات بزرگسالان، گاهی زیبایی در بستری از بدبینی فلسفی، خشونت اجتماعی و پریشانی روانی ساخته می شود، اما کودکان چون به دنیایی سرشار از شادی و صلح وخوش بینی و امنیت نیاز دارند، نمی توان برای آنها زیبایی را در قلمروهایی تیره وجهنمی آفرید.»
البته باید در نظر داشت که زیبایی مفهومی نسبی است و به طور مطلق در میان تمام جوامع قابل بررسی نمی باشد وهرگز نمی توان حکمی مطلق درباره زیبا بودن یا نبودن یک اثر صادر کرد. «زیبایی هنری، متأثر از جغرافیای زیستی، سنتها، آداب، پیشینیه تاریخی، روحیه اجتماعی و به طور کلی فرهنگ جوامع شکل می گیرد. سلیقه زیبایی شناختی اقوام وملتها، تفاوتهایی دارد وهمین تفاوتها، سبکهای ملی و قومی اثر هنری را می سازد ۱ـ واقع گرایی: منظور ازواقعگرایی آن است که موضوع وتم و به عبارتی محتوای داستان یا شعر با دنیای واقعی که کودک می بایست در آن زندگی کند، متناسب باشد. ادبیات کودک موظف است آهسته آهسته و طی زمان، واقعیتهایی چون تولد، مرگ، غم، شادی، رنج، عشق و نفرت را به کودکان بشناساند و دراین شناساندن هرگز ازحد تعادل دور نشود. مثلاً شعر یا داستانی که «مرگ» را سیاهترین و مشؤوم ترین حوادث دانسته و آن را علت و مسبب بدبختی های بعدی می انگارد، مردود است. ۲ـ منع پیش داوری های غیرمنطقی: درونمایه (تم) و موضوع بسیاری از افسانه ها، رنجها و حرمانهای کودکان یتیم تحت آزار و فشارهای پدرخوانده یا مادرخوانده است. اینگونه کارها در ذهن کودکان به یک موجود فرضی به نام پدرخوانده یا مادر خوانده، پیش داوری منفی پدید می آورد و چه بسا باعث می شود که کودک با چنین پیش داوری قبلی بنا به دلایل طبیعی یا اجتماعی ناچار از زندگی با چنین کسانی شود. ۳ـ واداشتن کودک به سازندگی وکار: بسیاری از افسانه ها و برخی از داستان ها، مشحون ازوقایع و حوادثی است که بی خردانه به یاری پاره ای از اشخاص داستان می شتابد، ایشان را ثروتمند می سازد، کامروا می کند و…
احمد سپنتامهر

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید