+
۲

شعر | شیعه یعنی...!! (اینجا کلیک کنید)

شعر | شیعه یعنی...!!

شیعیان سوداگران نیّت اند
زارعانِ اشکِ مظلومیّت اند
شیعه بودن چیست؟ بُغضِ منفجر
شیعه یعنی یک نگاهِ منتظر
هر گلی در انتظار چیدن است
هر گیاهی شیعه ی روییدن است
شیعه ی گّل،روبه وادی می کند
شیعه ی نوروز،شادی می کند
این شبان جویی سرشتِ برّه هاست
این تشیّع در تمام ذرّه هاست
شیعه هر شب می چکد از چشم باد
شیعه عاشق می شود هر بامداد
هست این از اوّلین تا آخرین
کّلُّ شَی ءٍ را امامانی مبین
در زمین تا بر سر طین ماء بود
این طنین در باطن اشیاء بود
نیست تمثیلی به از این انتظار
ما به دنبال گلیم از هر بهار
پس تشیّع در طبیعت جاری است
پس جهان یک باغ مذهب کاری است
شیعیان در قلبِ عالم ساکن اند
شیعیان در کوه غیبت کاهن اند
منتظر هستیم ما در هر نماز
تا اذان برخیزد از خاک حجاز
بر لباس این حقیقت لکّه نیست
پرده دار این اذان جز مکّه نیست
نینوا را در دلِ خود ذکر کن
کُلّ ارضٍ کربلا را فکر کن
پس زمین جغرافیای آه ماست
پس زمان،تاریخ ثارالله ماست
زخم شیعی را سواران دیده اند
این طنین را سربداران دیده اند
زخم شیعی خُدعه ی قطّامه هاست
زخم شیعی در زیارت نامه هاست
ما از اوّل در هدایت بوده ایم
مردمی اهلِ ولایت بوده ایم
ما به خونِ خود ادا کردیم دِین
می برد خمس جوانان را حسینعلیه السلام
شیعه یعنی کشفِ یک قتل فجیع
شیعه یعنی دفن یک گّل در بقیع
ای ظریح بی نشان،خاکت کجاست؟
ای بقیع گریه،پژواکت کجاست؟
شاعر : احمد عزیزی

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید