خیال کن مثل هر صبح، توی تخت خوابت غلت میزنی و به بدنت کش و قوس میدهی تا کرختی خواب از تنت برود اما وقتی سعی میکنی که دستهایت را بالای سرت بکشی، درد از شکم تا سر شانه هایت بالا میآید. نگاهی به دستهایت میاندازی. میبینی که بی هیچ انگشتی، بلند، خمیده و قهوهای شده اند. همین لحظه خواب از چشمانت میپرد و سریع پتو را کنار میزنی. شکمت را میبینی که چند تکه و برآمده شده؛ با پوستی چغر به رنگ طیفهای کمرنگ و پررنگ قهوهای. در انتهایش چشمت به ردیف پاهای قهوه ای میافتد که مثل شاخه های درختی خشکیده هوا را بی هدف چنگ میزنند. وحشت زده تلاش میکنی تا از تخت بیرون بپری. دمر روی زمین میافتی. چند دقیقه ای وقت میبرد تا بتوانی تمام پاهایت را با هم در یک جهت تکان دهی. به طرزی مضحک پیش میروی؛ طوری که انگار داری روی برف یخزده سُرمیخوری. به آینه که میرسی، خودت را…خودت را که نه، سوسکیبزرگ به اندازه ی یک آدم بلند قد درشت هیکل میبینی. حالا وحشت زده تر از قبل از آینه فاصله میگیری.
دلیل گزارش دادن این مطلب:
رای دهندگان
بهترین آموزش های برنامه نویسی
توسط فرخ ابراهیمی نژاد مدیر موسس لینک پددوره های در حال ثبت نام
ورود به جشنواره و دیدن تمام دوره ها
دورهی نخبهی طراحی و برنامه نویسی وب
دوره ی آموزشی 0 تا 100 php و mysql
آموزش برنامه نویسی برای نوجوانان دوره از راه دور و آنلاین
آموزش SEO
دیدگاهتان را بنویسید