+
۲

به یاد سهراب – آن سوی خیال … | یک دانشجو (اینجا کلیک کنید)

به یاد سهراب – آن سوی خیال … | یک دانشجو

گوش کن دور ترین مرغ جهان می خواند .

شب سلیس است و یکدست و باز .

شمعدانی ها

و صدا دار ترین شاخه فصل ، ماه را می شنوند

پلکان جلوی ساختمان ،

در فانوس به دست ،

ودر اسراف نسیم ،

گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را .

چشم تو زینت تاریکی نیست .

پلک ها را بتکان کفش به پا کن و بیا ،

و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

و مزامیر تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کند

پارسایی است در آنجا که تو را خواهد گفت :

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است .

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید