+
۶

دیالوگ های خواندنی و شنیدنی فیلم ها – سری اول (اینجا کلیک کنید)

دیالوگ های خواندنی و شنیدنی فیلم ها – سری اول

ویتو کورلئونه: همیشه فکر می کردم این سانیه که باید این کارو ادامه بده
همین طور فردومن این کارو برای تو نمی خواستم.
زندگیمو طوری اداره کردم که برای سرپرستی خانواده ام از کسی عذر نخوام
قبول نکردم مثل یه احمق زندگی کنم
و عروسکی باشم که سر نخش دست آدم بزرگاست.
فکر میکردم وقتی تو بزرگ شدی باید سر نخ ها رو دست بگیری
مایکل: من افسوس نمی خورم پدر
ویتو کورلئونه: وقت کافی نبود مایکل ، وقت نبود
مایکل: فراموش کنید پدر، فراموش کنید

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید