+
۱

من و دکتر قالیباف! | پانویس (اینجا کلیک کنید)

من و دکتر قالیباف! | پانویس

ساعت تقریباً ۴:۳۰ بعدازظهر بود که تلفن اتاق زنگ خورد و گفت که تا نیم ساعت دیگر، جلوی در هتل برای رفتن به ضیافت شام شهردار تهران آماده باشیم. ایشان تمام اعضای گروه‌ها و سرپرستان تیم‌ها را دعوت کرده بود. وقتی جلوی در هتل رسیدیم، دیدیم چندین دستگاه اتوبوس، برای بردن شرکت‌کننده‌ها در خیابان جلوی هتل پارک شده است. اولین نکته‌ای که توجه‌ام را جلب کرد، نو بودن و تمیز بودن اتوبوس‌ها بود که به نظر من، نشانه این بود که آقای قالیباف، برای شرکت‌کنندگان، ارزش زیادی قائل بودند.

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید