+
۱

بگذار ما هم دزد باشيم - .:. وبلر .:. (اینجا کلیک کنید)

یک مرد دهاتی از ده خودش به شهر می‌رفت تا جنس‌‌ها و چیزهایی که لازم دارد بخرد برای اینکه پاییز به آخرهایش رسیده بود و محصولش را فروخته بود و پول و پله فراوانی همراه داشت از قضا دزدی در کمینش بود و می‌خواست به او دستبردی بزند.

 

رای دهندگان

weblar  

دیدگاهتان را بنویسید