+
۱

اشتباه ترین باور ِ من (اینجا کلیک کنید)

اشتباه ترین باور ِ من

گفتند تو قسمتم نبودی. توی قسمتم نبودی. من اما به قسمت و سرنوشت اعتقاد نداشتم. تا یک روز خدا زد توی سرم. به من فهماند که تو اشتباه ترین باور ِ من بودی. به من فهماند که تو نباید می شدی و خدا چه مهربان است که تو نشدی.

خودمانیم، حالا که کسی نیست منم و تو و این نامه ی یواشکی. پس بگذار بگویم. من بخاطر تو با خدا قهر بودم. اما خدا مهربان است. حالا من به او قول داده ام… قول داده ام

که دیگر اشتباه نکنم
که دیگر غصه ات را نخورم
که دیگر دوستت نداشته باشم
غصه ات را به آبی ِ دریا سپرده ام. این جای زندگی

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید