در ادﺑﯿﺎت اﻗﺘﺼﺎد ﻏﺮب و تحلیل رفتار مالی ،ﻣﺎھﯿﺖ وﺟﻮدي اﻧﺴﺎﻧﮫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻮﺟﻮدي ﻣﻨﻄﻘﻲ ﮐﻪ ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﻳﻂ ﮐﺎﻣﻼً ﺷﻔﺎفﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮي ﻣﻲ ﮐﻨﺪ، ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻳﻦ ﻣﻮﺟﻮد ﮐﺎﻣﻞ ﮐﻪ اﻏﻠﺐ از آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻧﺴﺎن اﻗﺘﺼﺎدي ﻳﺎد ﻣﻲ ﺷﻮد، ھﻤﻮاره در ﺑﮫﯿﻨﻪ ﺳﺎزي ﻣﻨﺎﻓﻊ دﻟﺨﻮاھﺶ ﮐﺎﻣﯿﺎب اﺳﺖ و ﺗﻤﺎم اطﻼﻋﺎﺗﻲ را ﮐﻪ ﺑﺮ ﮔﺰﻳﻨﻪ ھﺎ وﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺗﺶ ﺗﺄﺛﯿﺮ دارﻧﺪ، ﺟﻤﻊ آوري ﻣﻲ ﮐﻨﺪ و ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﻲ آرﻣﺎﻧﻲ را ﮐﻪ ﻣﻄﻤﺌﻨﺎً در دﻧﯿﺎي واﻗﻌﻲ ﺑﺴﯿﺎري ازﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران ﻳﺎﻓﺖ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد پدید می آورد.