+
۲

تاثیرات کارآفرینی بر کاهش بزهکاری - پرتال کارآفرینی (اینجا کلیک کنید)

تاثیرات کارآفرینی بر کاهش بزهکاری - پرتال کارآفرینی

تاثیرات کارآفرینی بر کاهش بزهکاری
چندسالی است زندان‌ها دیگر جای وقت گذراندن و بطالت نیست، زندان به محلی برای تولید کالا و کارآفرینی تبدیل شده و زندانیان با گرفتن مدرک و یاد گرفتن حرفه‌ای جدید در زندان مشغول به کار می‌شوند و می‌توانند درآمدی داشته باشند.
رحیم مطهرنژاد، مدیرعامل بنیاد تعاون و حرفه‌آموزی زندانیان در گفت‌وگو با «فرهیختگان» عنوان می‌کند: «براساس آخرین آماری که به دست آورده‌ایم ۲۵ درصد معادل یک‌چهارم زندانیان سراسر کشور، دوران محکومیت را با آموختن مهارت و اشتغال به حرفه‌ای می‌گذرانند.»
او در پاسخ به این پرسش که خروجی این روند چه بوده است، می‌گوید: «شاید باورش سخت باشد اما در این سال‌هایی که موضوع اشتغال و کارآفرینی زندانیان جدی گرفته شده است شاهد کاهش جرائم و بازگشت به زندان‌ها بوده‌ایم. این نشان می‌دهد که زندانیان وقتی بتوانند درآمدی داشته باشند به سمت کار خلاف نمی‌روند.» بی‌شک این تغییر نگاه می‌تواند نتایج بهتری هم داشته باشد به شرطی که مجریان این طرح همچنان بحث اشتغال و کارآفرینی را در زندان‌ها مورد توجه قرار بدهند و با اجرای طرح‌های بهتر و کارآمدتر از آمار افزایش جرم کاسته و به آمار کارآفرینی در زندان‌ها بیفزایند.

 
کارآفرینی

جوان‌ترین کارآفرین
شابهام بانرجی، جوان‌ترین کارآفرین دنیا که موفق به جذب سرمایه شده است. شابهام بانرجی، دانش‌آموز ۱۲ ساله‌ هندی-آمریکایی، حین نوشتن یکی از تمرین‌های مدرسه به سراغ مادرش رفت و درباره‌ چگونگی خواندن و نوشتن نابینایان از او سوال کرد. «از گوگل بپرس!» پاسخی بود که مادرش به او داد. این آغاز ماجرای کارآفرینی‌اش شد و او توانست دستگاهی برای راحت خواندن نابینایان اختراع کند. همچنین شرکت اینتل، با او تماس گرفت و بعد از مذاکرات اولیه سرمایه‌ای چندصدهزار دلاری برای توسعه‌ اختراعش به او تعلق گرفت؛ سرمایه‌ای که بنا به اعلام این شرکت، شابهام بانرجی را تبدیل به جوان‌ترین کارآفرین دنیا کرد.
نگاه
می‌خواهم زندگی کنم
 

«روزهایی که مواد مصرف می‌کردم آرزو داشتم به جای اینکه صبح تا شب دنبال مواد و پایپ باشم، بروم دنبال یک کاری. یعنی آنقدر حالم خوب بشود که بتوانم کار کنم. حالا بعد از یک سال پاکی توانسته‌ام در مرکز کارآفرینی سرای مهر کار کنم. شاید خیلی‌ها فکر کنند که سبزی پاک کردن و خرد کردن آن کار مورد قبولی نیست اما همین سبزی پاک کردن چنان امیدی به زندگی ما می‌دهد که اگر داخل طلافروشی هم کار می‌کردیم این امید به زندگی را به دست نمی‌آوردیم.» فرشته این روزها، تاریخ پاکی‌اش را عنوان می‌کند و تمام دلخوشی‌اش مرکز کارآفرینی‌ای است که برای زنان بهبود یافته درست شده است. از خاطرات روزهای گذشته که می‌گوید لبخند تلخی روی صورتش نقش می‌بندد.« وارد گذشته هر کسی که بشوید حتما سختی‌هایی در آن بوده اما گذشته افرادی مانند من همه‌اش سختی بوده و تنها بعضی وقت‌ها شادی بوده است.
اما حالا کار کردن این توانایی را در من به وجود آورده که گذشته‌ام را فراموش و برای آینده‌ام تلاش کنم. درست یادم هست زمانی که دختر خانه بودم وقتی مادرم پیاز پوست می‌کند برای اینکه از بوی تند پیاز فرار کنم تا سرکوچه می‌رفتم اما حال ساعت‌ها پیاز خلال می‌کنم تا پیاز داغی را که سفارش داده‌اند درست کنم و اصلا اذیت نمی‌شوم. زیرا این کار آنقدر برایم دلگرمی ایجاد کرده است که دلم نمی‌خواهد لحظه‌ای از آن غافل شوم.»

 
خالق گلدان‌های جان‌دار
 

اسمش علیرضاست و قبل از اینکه وارد دنیای مواد شود، به خاطر مدرک تحصیلی‌ای که داشت و خلاقیتش در یک شرکت تبلیغاتی کار می‌کرد. اما چرخ روزگار به نفعش نچرخید و کارتن خواب شد. به قول خودش همان کارتن خوابی و پاکی بعد از آن کمکش کرد که حالا خالق گلدان‌های جان‌دار شود.
روزهایی که کارتن خواب بودم کلکسیونی از چوب‌های خاص و سنگ‌های متفاوت داشتم. البته این خاص بودن و متفاوت بودن برای همان شرایط بود. همان نگاه به من کمک کرد که امروز توانسته‌ام گلدان‌های را درست کنم که هرکدام‌شان دنیایی برای خودشان دارند.
شاید نگاه من نسبت به کارآفرینی کمی خودخواهانه باشد اما حقیقت این است که از سنگی که هیچ جانی ندارد و شاید اگر سال ها هم روی طاقچه خانه‌ای باشد کسی به آن نگاه نمی‌کند، به وسیله فرآیندی خاص گلدان ساخته می‌شود و روی تک تک‌شان با قلم شعر نوشته می‌شود.
باورش شاید برای آدم ها عادی سخت باشد اما منی که یک روز کارتن خواب بودم و سختی‌های زیادی کشیده‌ام وقتی می‌توانم از یک تکه چوبی که دور ریخته می‌شود وسیله‌ای درست کنم احساس می‌کنم یک روز را توانسته‌ام زندگی کنم و این حسی است که تنها با کار کردن می‌توانم به دست بیاورم.
کارآفرینی شاید برای خیلی‌ها یک واژه باشد اما برای خیلی‌های دیگر هم مثل من یک دنیاست که می‌تواند زندگی را رنگ بدهد.

 
تعاریف متفاوت کارآفرینی
ریچارد کانتیلون (۱۷۳۰) اولین کسی بود که واژه «کار‌آفرینی» را در علم اقتصاد ابداع و آن را این‌گونه تعریف کرد‌: «کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری می‌کند. کارآفرین هنگام خرید از قیمت نهایی محصولات اطلاع ندارد.»

جان باپتیست سی (۱۸۰۳) کار‌آفرین را فردی دانست که مسئولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر‌عهده دارد.

فرانک نایت (۱۹۲۱) کار‌آفرینان را کسانی می‌داند که در شرایط عدم‌قطعیت به اتخاذ تصمیم مبادرت می‌کنند و پیامدهای کامل آن تصمیمات را نیز شخصا می‌پذ‌یرند.

طبق نظر کاسون (۱۹۸۲) کار‌آفرین فردی است که تخصص وی «تصمیم‌گیری عقلایی و منطقی در مورد ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب» است. وی «داشتن توان داوری و قضاوت» را عنصری مشترک در تمامی کار‌آفرینان تشخیص داده است.

از دیدگاه کارلند (۱۹۸۴) کار‌آفرین فردی است که شرکتی را به منظور سود و رشد تاسیس می‌کند و آن را مدیریت کرده و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی استفاده می‌کند.

 

 

منبع : پرتال کارآفرینی

 

رای دهندگان

دیدگاهتان را بنویسید