فیلم های سرقت «Heist film» گونه‌ای از ژانر فیلم است که در آن گروهی با یک طراحی پیچیده اقدام دزدیدن چیزی می‌کنند.

این گروه برای سرقت حرفه ای کلی نقشه می کشند و هر کسی یک وظیف ای دارد.

از جاهای مختلف اطلاعات جمع می کنند. مثلا نقشه محل, زمان های رفت و شد, نگهبان ها, زمانبندی چراغ های قرمز و مدل ذرد گیر و امثال آن را دقیق بررسی می کنند. تا درنهایت دزدی تر و تمیز چند میلیارد دلاری انجام شود.

ریس گروه با استفاده از خلاقیت راهی را که از نظر همه پنهان مانده و گمان نمی کنند که خطری بانک را تهدید کند، می یابد و از همان جا وارد شده و سرقت را انجام می دهد.

دیدن کاستی ها و خلاقیت برای بهره برداری از کاستی ها است که مغز متفکر را از دیگران جدا می سازد.

جالب اینجا است علی رغم این که کار گروه دزدی است ولی همه ما مغز متفکر را دوست داریم و دلمان نمی خواهد که گیر بیفتد!

قطعا علاقه مان به دزدی نیست، بلکه ما نگاه جالب و هوشمندانه ریس گروه را دوست داریم.

از این جسارت و شجاعتی که خطرها را می پذیرد و مدیریت می کند خوشمان می آید.

این قدرت و رهبری اوست که دیگر خلافکاران را دورهم جمع می کند، آنها را متقاعد می سازد که با او کار کنند، خطرات راه را بپذیرند و همکاری کنند.

همه افراد کارهای خود را کاملا حرفه ای انجام می دهند.

هر کدام از اعضای گروه در یک زمینه متخصص است و برای همین هم عضوی از گروه است.

همه چیز خوب است برای همین ما آنها را دوست داریم.

تنها اشکال کارشان هدف و جهت آنها است انها می خواهند سریع ثرتمند شوند،

و در این خواسته خود به جامعه ضرر می زند.

بارهای بار به خود گفته ایم که اگر این همه استعداد و تلاش در راه درست بود، چه قدر خوب می شد.

راه درست همان کارآفرینی اینترنتی است.

اگر جهت را عوض کنیم و به جای ضرر به جامعه منفعت برسانم آن وقت جامعه هم دیگر ما را تنبیه نمی کند بلکه تشویق هم می شویم.

همان راه ولی در جهتی درست.

راه اندازی کسب و کار اینترنتی خیلی شبیه داستان های مذکور است.

مغز متفکر گروه همان کارآفرین است.

او است که فرصت را تشخیص و ارزشمند بودن این فرصت را درک می کند.

خطرها را می سنجد و طرح کسب و کار را می نویسد.

بعد بر اساس نیاز طرح می رود و تیم و امکانات را جمع و جور می کند.

همه آنها قبل از شروع کار اطلاعات لازم را جمع آوری می کنند و بارها و بارها جزییات را مرور می کند تا در عمل به مشکلی بر نخورد اتفاقات احتمالی را نیز درنظر می گیرند تا در صورت هر مشکلی از قبل یک راه و برنامه تمرین شده برای آن داشته باند.

در دنیای کسب و کار, بانک همان بازار است و الماس با ارزش، مشریان هستند.

رقبا، نگهبانان بانک اند.

در کسب و کار هم، اتفاقات غیر قابل پیش بینی زیادی وجود دارد که در اختیار و کنترل ما نیستند و باید برای آنها تدبیر هایی بیاندیشم.

خب، می خواهید کسب و کار اینترنتی راه بیاندازید؟

طرح خود را بکشید.

مثل یک سارق حرفه ای عمل کنید!