امروز فکر میکردم دلم به خاطر کیست خیلی درد بگیره ولی عجیبه که هیچ دردی ندارم یعنی از بین رفته؟ خیلی معجزه بوده که تا الان سو پام اگه کیست از بین رفته باشه.......... گاهی دیگران کارهایی میکنند که ... [بیشتر بخوانید]

چطور گذشت زمان را نفهمیدم چه زود رمضان شد چقدر از خدا دور شده ام ولی او کنارمه خدایا این ماه توه؟ التماس دعا [بیشتر بخوانید]

شب دردناکی بود.مدام پرستار میومد و سارا رو بیدار میکرد ارامش نداشت.مادرش کنارش بود. بالخره صبح شد ساعت 6 هنوز هوا روشن نشده برای صبحانه بیدارش کردند.نمازش را نشسته روی تخت خوند.صبحانه پنیر و نون و... [بیشتر بخوانید]

صدای دریا گاهی آرامش بخشه گاهی دل نگران کننده.... در فاصله ی چند متری من مردی طور ماهیگیری در آب انداخته است. آب دریا مثل بچه ای از دور می دود و به سمتم می آید ولی انگار کسی دستش را میگیرد که بهم نر... [بیشتر بخوانید]

وقتی میخواستم گواهینامه بگیرم واسه این بود که همچین ماشین هایی سوار شم فرقی نداره ایران باشه یا نباشه بالاخره روزی میرسه که افکار به تحقق میرسه این کلیپ هم خودم درست کردم چون حجمش زیاد بود دو قسمتیش... [بیشتر بخوانید]

وقتی میخواستم گواهینامه بگیرم واسه این بود که همچین ماشین هایی سوار شم فرقی نداره ایران باشه یا نباشه بالاخره روزی میرسه که افکار به تحقق میرسه این کلیپ هم خودم درست کردم چون حجمش زیاد بود دو قسمتیش... [بیشتر بخوانید]

وب شخصی سارا شرافتی متن_فیلم_عکس_صدا - عمو رفتوب شخصی سارا شرافتی متن_فیلم_عکس_صدا - عمو رفتوب شخصی سارا شرافتی متن_فیلم_عکس_صدا - عمو رفتوب شخصی سارا شرافتی متن_فیلم_عکس_صدا - عمو رفتوب شخصی سارا شرا... [بیشتر بخوانید]

امروز برای دیدن تئئاتر یا نمایشگاه بین المللی بیرون نرفتم به جاش رفتم حمام.انگار رشد موهایم معجزه ایه.بعد از عمل این درومین باری بود که موهامو کوتاه کردم هر چند دیگران میترسند که خودشون موهاشونو ک... [بیشتر بخوانید]

امروز جمعه است از صبح رفتیم پارک چون دیشب دیر خوابیده بودم تو پارک خوابیدم همش کیمیاگر رو به اخره تقریبا 50 صفحه دیگه مونده مامان میخواد بریم موزه حیات وحش استانداری من میخوام برم تئاتر تالار هنر ... [بیشتر بخوانید]

امروز یه نمایش خیابونی که در مورد خشم بود و یه تئاتر به اسم "پری" دیدم وقتی منتظر بودم که تئاتر شروع بشه یکی از دوستان راههنمایی ام را دیدم.الان رشته موسیقیه.گفت بدترین روزهای زندگیش دوران راهنماییش ... [بیشتر بخوانید]

انگار زمان داره زود میگذره نصفه بیشتر کتاب کیمیاگر رو خوندم گاهی فکر میکنم چرا باید حجاب داشته باشیم؟ من دوست دارم زیبا باشم حجاب جلوی این زیبایی را میبنده گاهی فکر میکنم چرا باید به حرف اخوندا در... [بیشتر بخوانید]

وب شخصی سارا شرافتی متن_فیلم_عکس_صدا - خانم ها هم قله راا فتح میکنندوب شخصی سارا شرافتی متن_فیلم_عکس_صدا - خانم ها هم قله راا فتح میکنندوب شخصی سارا شرافتی متن_فیلم_عکس_صدا - خانم ها هم قله راا فتح می... [بیشتر بخوانید]

امروز برای اولین بار تنهایی رانندگی کردم همیشه بابا و مامان بودند ولی امروز تنها بودم از ساعت 3.45بعد از ظهر تا6.30 بعدش رفتم تالار هنر نمایش "شوخی جنا میم" را دیدم پسر ملت چه تیپایی دارند اکثرا ه... [بیشتر بخوانید]

من به طبیعت خیلی علاقه دارم به علت سر درد ها و عدم تعادل قبل از عمل نتونستم با گروه های کوهنوردی و طبیعت گردی بپردازم بهمن پارسال عمل کردم تومور مغزی به ابعاد 4*4*5 هنوز 100درصد خوب نشدم ولی خوبم ش... [بیشتر بخوانید]

دوستی دارم که غمو ازدلم میبره وقتی باهاشم اینقدر میخندم و جیق میزنم که تموم انرژی های منفی خالی میشه کتاب کیمیاگری را دیروز از کتابخونه گرفتم فکر کردم شاید مثل مستند باشه ولی یه داستان بریزیلیه [بیشتر بخوانید]