روزی هارون الرشید از بهلول پرسید: بزرگ ترین جانور دریا کدام است؟ گفت: نهنگ پرسید: بزرگ ترین جانور خشکی کدام است؟ (...) [بیشتر بخوانید]
لینک پد چیست؟
اگه وبلاگ یا سایت دارید میتونید با لینک کردن مطالب جدیدتون به اینجا بازدیدکننده های بیشتری رو جذب کنید. گاهی هم توی اینترنت مطالب جالبی پیدا میشه که دلتون میخواد جایی ثبت کنید و بعدا بخونید یا به دیگران نشون بدید، اینکارم اینجا ممکنه. دقت کنید که اینجا جای معرفی کل یک سایت نیست بلکه برای معرفی مطالب سایتها ساخته شده!
حکایتی از سعدی شیرازی: بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت: ای پدر فرمان تو راست، نگویم و لکن خواهم مرا بر فایده این کار مطلع گردانی که مصلحت در نها... [بیشتر بخوانید]
مرد نجواکنان گفت :« ای خداوند و ای روح بزرگ ، با من حرف بزن .» و چکاوکی با صدای قشنگی خواند ، اما مرد نشنید . و سپس دوباره فریاد زد : « با من حرف بزن » و برقی در آسمان جهید و صدای رعد در آسمان طنین اف... [بیشتر بخوانید]
زنگ آخر بود . از کلاس فرار کردم، از امتحان جبر! در گوشه ای از حیاط، خودم را گم و گور کردم. اما دلهره امتحان و جواب ندادن به سوالات جبر و نمره صفر … اکنون چند سال از آن روز می گذرد اما باز هم دلهره امت... [بیشتر بخوانید]
آورده اند که شیخ روزی در بازار نشابور می رفت و جمع درویشان در خدمت او می آمدند .جمعی برنایان می آمدند برهنه ، هر یکی ایزار پای چرمین می پوشید و یکی را بر گردن گرفته می آوردند چون پیش شیخ رسیدند شیخ پر... [بیشتر بخوانید]
در زمان آغا محمد خان قاجار، شخصى از حاکم شهر خود که با صدر اعظم نسبت داشت، نزد صدر اعظم شکایت برد. صدر اعظم دانست حق با شاکى است گفت: اشکالى ندارد، مى توانى به اصفهان بروى. مرد گفت: اصفهان در اختیار پ... [بیشتر بخوانید]
باران کوثری-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - باران کوثری-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - باران کوثری-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز - باران کوثری-نقـــــــــــــــطه ... [بیشتر بخوانید]
یک مرد ۸۰ ساله میره پیش دکترش برای چک آپ. دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده : هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم دا... [بیشتر بخوانید]
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش... [بیشتر بخوانید]
یه روز جبرئیل میره پیش خدا گلایه میکنه که: آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟ ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخو... [بیشتر بخوانید]
پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت . بالاخره پرسید : – ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟ پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت : – درسته درباره ی ت... [بیشتر بخوانید]
مردی ۸۰ساله با پسر تحصیل کرده ۴۵سالهاش روی مبل خانه خود نشسته بودند ناگهان کلاغی کنار پنجرهشان نشست. پدر از فرزندش پرسید: این چیه؟ پسر پاسخ داد: کلاغ. پس از چند دقیقه دوباره پرسید این چیه؟ پسر گفت :... [بیشتر بخوانید]
پوستر بازیگران ایرانی-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز پوستر بازیگران ایرانی-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز پوستر بازیگران ایرانی-نقـــــــــــــــطه تمــــــــــــــرکز پوست... [بیشتر بخوانید]
گنجشک با خدا قهر بود … روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم... [بیشتر بخوانید]
شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آن را به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز... [بیشتر بخوانید]
دوره های در حال ثبت نام
ورود به جشنواره و دیدن تمام دوره ها
دورهی نخبهی طراحی و برنامه نویسی وب
دوره ی آموزشی 0 تا 100 php و mysql
آموزش برنامه نویسی برای نوجوانان دوره از راه دور و آنلاین
آموزش SEO