اداره و کنترل کلاس و داشتن رابطه ای پویا و فعال با دانش آموزان،
یکی از استرس ها و اضطراب های حرفه ای آموزگاران می باشد.
در مواردیبعضی از دانش آموزان می توانند به تنهایی مشکلاتی برای آموزگارانشان به وجود آورند که حتی با تجربه ترین
معلمان هم از کنترل و اداره ی آن ناتوان هستند. گاهی حضور یک دانش آموز خاطی و اخلالگر می تواند نأثیری منفی برعملکرد آموزگار و بر تک تک دانش آموزان بگذارد. همانطور که نمی توانیم بازتاب ها و رفتارهای آموزگاران را بدون در نظر گرفتن رفتار دانش آموزان بررسی کنیم، نمی توانیم رفتار دانش آموزان را بدون در نظر گرفتن رفتار آموزگاران ارزیابی کنیم.
دانش آموزان زمانی که آموزگارشان عصبانی است، به رفتار او و آنچه می گوید، خوب توجه دارند. گاهی بدخویی و رفتار معلم، نوع اشاره، سخن و حرکات او موجب رنجیدگی، احساس خواری و سرافکندگی دانش آموزان و به دنبال آن نادیده گرفتن اصول اولیه ی بهداشت روانی کلاس می شود. دانش آموزان به معلمانشان وابسته اند؛ اگر معلمان نسبت به بچه ها احترام نشان دهند و به عزت نفس و حس ارزشمندی آن ها لطمه نزنند، طبیعی است که بچه ها نیز کمتر دست به مقاومت، خودسری و بدرفتاری خواهند زد. رفتارهای مؤدبانه و حرف های اموزگار می تواند مانع از تخلف های انضباطی دانش آموزان شود. اگر آموزگار اجازه دهد که بچه های کلاس به سادگی او را خشمگین و عصبانی کنند، خیلی زود کنترل و تسلط خود را بر کلاس از دست خواهد داد.