داستان کودک فال فروش و طوقی از کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی

loading...

الهه فاخته

  داستان کودک فال فروش  تقدیم به شما عزیزان دلم ♥ نویسنده الهه فاخته   در کوچه های این شهر کودک فال فروش فریاد می زند: « فال دارم فال .... فال حافظ دارم . اگر دلت گ

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 372 دوشنبه 06 خرداد 1398 نظرات (0)

 

داستان کودک فال فروش 

تقدیم به شما عزیزان دلم ♥

نویسنده الهه فاخته

 

در کوچه های این شهر

کودک فال فروش فریاد می زند:

« فال دارم فال .... فال حافظ دارم .

اگر دلت گرفته است از دست من فالی بگیر .

من تمام فال های حافظ را بلدم ..... فال دارم فال .

بقیه داستان کودک فال فروش در ادامه مطلب

 

 

 

طوقی می پرد از آسفالت سخت خیابان . می نشیند روی شاخه ی

درخت . سکوت می کند و فقط نگاه می کند مثل مدبری که به دنبال راه چاره

است !

و کودک باز فریاد می زند:

“ فال دارم فال حافظ .

اگر مردد هستی نیتی کن و فالی از من بخر

... و زیر لب زمزمه می کند, گره ای از غم من باز کن . “

صبح می شود ظهر , ظهر می شود شب و کودک همچنان فریاد می زند: « فال

دارم فال..... ! »

 

طوقی نگاه می کند ,

دستهای کوچک تا کی باید به سمت عابرین دراز شود ؟ پاهای

کوچک تا کی باید راه بروند برای فروختن یک فال . که ذره ذره جمع شود تا

سیر شود شکم خواهریا برادر کوچکترش ? مگر خودش کوچک نیست . این

طفل باید کودکی کند نه التماس برای فروش فال حافظ .

شب می شود و تاریک .... همه در پی خریدن لباسهای نو , بی توجه

از حضور فال فروشی که دیگر خسته شده است . روی پله سوم یک خانه

نشسته است . خانه ای که جلوی در, چراغ ندارد .... و آرام گریه می کند ....

آرام گریه می کند.... گریه می کند کودک فال فروش .

 

و طوقی هنوز نشسته است روی شاخه درخت انگار دچار برق

گرفتگی شده است . طوقی که گریه نمی کند ! می کند ؟

دختری رد می شود , دختری که یک ساز به دست دارد و یک دفتر

نت ... !

 

ناگهان بر می گردد . از سرکنجکاوی کودک فال فروش را می بیند که جلوی

دهانش را گرفته است و های های گریه می کند . مبادا کسی صدای گریه

کردنش را بشنود و غرور کوچکش بشکند . آخر آدمهای پر درد فقط غرورشان

برایشان مانده است . همه چیز را روزگار از آنها می گیرد .

نمی دانم چرا !

دختر جوان می رود آن طرف خیابان .... .

فکرنکن ثروتمند است ......

طوقی دید . تا بالای سرش پرید و دید دختر پول برگشت به خانه اش را داد و

سه عدد کتلت داغ خرید!

برگشت و به دخترک داد و گفت : می شود دیگر گریه نکنی ؟

 

هوا سرد ,.. دل آدمها سرد , .. پیاده رو سرد ,.. آسفالت خیابانها سرد ,

و طوقی هنوز روی شاخه درخت بی حرکت نشسته است .

« خود را به ندیدن زده است تا گناه دیگران را نبیند . »

نمی دانم شاید دعای طوقی بود تا دختر جوان دلش گرم شد .

شاید هم معجزه ی ساز بود!.... آخر ساز هم می فهمد ....

ساز هم آواز دارد . ندارد؟

ساز بی صدا هم آواز می خواند بدون انگشتان من و تو !

اما من فکر می کنم کار طوقی بود .

دستان آن دختر برای کودک فال فروش,

صدای طوقی بود !

یاحق!

  • نویسنده الهه فاخته 
  • از کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی
  • داستان کودک فال فروش

کپی از متن,شعر و دلنوشته ها با ذکر اسم الهه فاخته امکان پذیر است .... از اینکه حق کپی رایت را رعایت میفرمایید بی نهایت سپاسگزارم♥ برچسب ها: کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی , داستان های کوتاه طوقی , داستان زیبای کودک کار و فال فروش , داستان کوتاه کودک فال فروش , کودک فال فروش داستان کوتاه ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟