نشاط

   کم کم ترم جدید  داره شروع میشه ...

امیدوارم  همگی تعطیلات پر باری رو گذرونده باشید..

و برای کنکور ارشد تا حدی خودتونو

آماده کرده باشید

و شاد و پر انرژی ترمو شروع کنید ...

سال  آخر کارشناسی هم که  بالاخره  فرا رسید....

حس بزرگ شدن بهمون دست میده ...

واقعا چه زود گذشت...

هر ترم که شروع میشد می گفتیم :

از ترم بعد شروع میکنیم و جدی درس میخونیم

ولی نمیدونم چرا  اون ترم هیچ وقت نیومد :-)

مطمئنا الان توی ذهن بچه های ورودی92 هم ،

همین تفکرات ترمای اول ما دانشجو قدیمی تراست

که میگفتیم : 7 ترررررررمه تموم میکنیم با معدله ااااااالف 

یاد اون  روزا بخیر که دغدغه های دم مهرمون ،

انتخاب رنگ کیف و

خریدن مداد رنگی  و

دفترای عروسکی بود...

اون وقتا ،، این موقع سال،  واقعا بوی مهر میومد...

یاد گریه های اول دبستان بخیر...

اما خودمونیم ، دانشگاه از همه مقاطع تحصیلی بهتره..

منظورم از نظر تنبلی و غایب شدنشه :)

دیروز تولدم بود...

21سالم شد...پیر شدیم رفت دیگه مااااادر

خیلی بامزه بود که امسال تولدم  با میلاد امام حسن مجتبی  تو یه روز بود...

جالب تر اینکه اولین سالی بود که روز تولدم تو ماه رمضون قرار گرفته بود..

جالب تر   جالبتر     اینکه تولد بابام هم بود..

چه رخداد عجیبی واقعااااااا

این همه حادثه تو یه روز ....!!!

باید توی کتاب رکوردهای گینس ثبت بشه

تولدم مبااارک

.

.

.

این منم روز تولدم

اینم دوستای وبلاگیم هستن

که واسم تولد گرفتن

دست دست دست

        پایان گزارش  

نشاط = خبرنگار واحد مرکزی خبر بای بای

"سنت فاطمه(س)" :

.

دلم هوای روزهایی رو کرده که :

تمام فکر و ذکرمون خاله بازی و عروسکهامون و

اینجورچیزا بود ...

یادش بخیر   :

قهر میکردیم تااااااا  قیامت ...

ولحظه ای بعد انگار قیامت میشد ....

دنیای کودکی پر از یک رویی و یکرنگی بود....

یادش بخیر!

(حسین پناهی)

به سلامتى دانشجويانى كه امتحان دارن ولى اندازه ى جلبك هم بلد نيستن ;-)  

       
      

یادش بخیر:اون روزایی که هوابرفی و بارونی بود،ناظم مدرسه میگفت:

امروز صف نیست..

ماهم  کلی کیف میکردیم وخوشحال میرفتیم سرکلاس..

          *       

    *

چه لحظه ی باشکوهی بود برای ما اون لحظه ای که:

معلم میبردمون پای تخته که ازمون درس بپرسه ولی وسطش زنگ میخورد..

      *

           *    

یادش بخیر: یه زمانی از امتحان برمیگشتیم،

مامانمون میپرسید: چند میشی؟؟

ماهم باصدای بلند داد میزدیم: 20

1) درسکوتی سرد شاهد پرپر شدن جزوه های نخوانده ایم

                   و در سوگشان تا پاسی از شب بیدار میمانیم و بر سر میزنیم,                     

باشد که خداوند در پاس کردن ما را یاری فرماید..

.

.

2)لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست

تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:

خودم که حالت  عکس بالایی رو بارررررها تجربه کردم:)

.

.

3) ز خر خوانان عالم هرکه رادیدم،غمی دارد

دلا رو کن به مشروطی،که آن هم عالمی دارد

                به قسمت ادامه مطلب رجوع کنید...

ما دانشجوهای واقعی وقتی چیزی نمیفهمیم :

از بغل دستی میپرسیم:

تو چیزی میفهمی؟

اونم میگه نه.

و ما به خود می بالیم

و خوشحالیم از اینکه تنها

نیستیم و همگی نمیفهمیم....

                                       

 

دانشگاه  خیلی  حرفه ها !!!

دانشگاه  یعنی :  9/75 ای که  به

 کرم  استاد بشه 10....  دانشگاه  یعنی:

غیبت ،، یعنی  :  یه  ترم  مفت  بخوری  و  بخوابی

و یه  ماه  یه  ذره  به  خودت  فشار بیاری  و بری ترم بعد...