شعری برای دوست از کتاب و شاید عشق 1

loading...

الهه فاخته

شعر برای دوست , شعر برای دوست بی معرفت , شعر برای دوست با معرفت , شعر برای دوست , دوست شعر

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 139 چهارشنبه 14 اسفند 1398 نظرات (0)

شعر برای دوست

شاعر الهه فاخته 

کتاب شعر و شاید عشق یک


 

این زندگی ، چه کوته و ما چشم به سال نو

ما غافلیم از گذر دقائق عبور !

من یک مسافر و تو هم مسافری

دلدادگان همه یک شب ... به شام دوست

دعوتند و ما چه دور !

باشد که احوال ساده من

می برد هوش از سر سرد اتاق

ولی

ای دوست ..می ترسی از هوس آشیانه ات ؟

من بی هوس ...دل به دل تو سپرده ام

 

شعر برای دوست در ادامه مطلب ...

 

 

 

من با صدای او فریاد می زنم تورا

تو فکر می کنی این دل نباشد، اگر بهر توست !

هی دوست ! من پیر راهم


این زندگی ، چه کوته و ما چشم به سال نو

ما غافلیم از گذر دقائق عبور !

من یک مسافر و تو هم مسافری

دلدادگان همه یک شب ... به شام دوست

دعوتند و ما چه دور !

باشد که احوال ساده من

می برد هوش از سر سرد اتاق

ولی

ای دوست ..می ترسی از هوس آشیانه ات ؟

من بی هوس ...دل به دل تو سپرده ام


گر روزها بگذرد

و صدایی ز تو نیاید به گوش دل

شاید خدا ببخشد و ببرد روح سرکشم

عاشقان دل

ساکتند در بی قراری حضور

تو گواه می خوایی ای عزیز

بیا این دل، گواه صادقانه من

بر دار ... ببر ...!

در رسم مهربانی و عشق , دروغ نیست


حرف از صفا زدی

حرف از عاشقانه ها زدی

ولی

ای دوست ... ای صاحب دل خموش !

این سینه چاک , عمرش کم است

نزن تازیانه با حرف بی کلام

شاید شب آخر است برای من

این غصه ها گرفت لحظه های ماندنم

بازم سکوت می کنی و عاشقانه دیدنت

خیس می کند پنجره خانه ی تو را ..

من با صدای او ... فریاد می زنم تورا

و تو از رقص شاپرک , میان شعله های نرم باد ؛

یک فلسفه حضور خدا

یک آینه تراوش نور از دل زمان

کردی لابه لای حرف خود

ولی .. اینجا کسی .. هر شب دعا می کند تو را

تو بی دعا ... سوگولی قلب خالقی

اما

این دوری عجیب شاید با دعا , بهتر شود کمی

من را ببخش اگر چه صریح

از طیف واژه ها .. بی رخصتت , حرف از دل و دلدار می زنم ...

من با صدای او , فریاد می زنم تورا

ای قهرمان خاطرات سرخ من

بشکن .. بشکن بت سکوت

اینجا دیار عجیبی ست

هر که عاشق است , دور است از دیار تو

کاش شمع بودی و من بدون ترس

می آمدم تا میان شعله های گرم تو ... تلف شوم

بس کن الهه ناز

شاید وقت رفتن است !

پایان.

 

 

  • شعر برای یک دوست

  • شاعر الهه فاخته 

  • کتاب شعر و شاید عشق یک

 

کپی از متن,شعر و دلنوشته ها با ذکر اسم الهه فاخته امکان پذیر است .... از اینکه حق کپی رایت را رعایت میفرمایید بی نهایت سپاسگزارم♥ برچسب ها: کتاب شعر و شاید عشق 1 , شعر تقدیم به دوستان و همسفران زمینی , اشعاری که باید خواند , شعر برای دوست ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟