آشنایی با هوش های 8 گانه انسان


هوش ها انواع و اقسامي دارند ؛ هر كسي در وجود خودش به دنبال هوش خود بگردد

 و تحصيلات و شغلش را بر پايه ي آن قرار دهد . " وارد گاردنر " روانشناسي بود كه

 اولين بار اين حرف را بر سر نظام آموزشي سنتي فرياد كشيد . درس پشت درس ،

 داريد مي افتيد ؟! كم كم از تحصيلات آكادميك حالتان بهم مي خورد ؟؟ دپ زده ايد

كه آنقدر خنگيد كه نمي توانيد درس هايي را كه نصف بيشتر همكلاسي هايتان پاس

 مي كنند ، پاس كنيد ؟ داريد حس مي كنيد كه " خنگ " هستيد ؟!

اما آيا واقعا چون نمي توانيد درس هايتان را پاس كنيد ، خنگ هستيد ؟ آيا فقط آنهايي

كه مدرك دكترا و فوق ليسانس شان را قاب گرفته اند و بالاي ميز كامپيوترشان

زده اند ، باهوش هستند ؟

تا موقعي كه هوش به معني همين آي كيويي بود كه از تست هاي سنتي بدست

 مي آمد بله ، باهوش ترين ها همان آقا مهندس ها و خانم دكترها بودند ، اما

 نظريه هاي جديدتر هوش ، چيز ديگري مي گويند .

آنها برگشته اند به تعريف اصلي هوش يعني " توان و سازگاري و پيشرفت در

 شرايط مختلف " به اين نتيجه رسيده اند كه يك مكانيك ماهر با تحصيلات  سيكل ،

 يك نوانده ي دوتار بي سواد ، يك فوتباليست ليگ برتر يا يك كشاورز كه از

زمينش محصول بيشتري برداشت مي كند هم باهوش هستند .

هوش تصويري

هوش تصويري يا فضايي يعني توانايي تجسم تقريبا هر چيزي حتي تجسم

 افكار ؛ يعني اينكه وقتي به شما مي گويند دموكراسي ، بتوانيد براي مفهوم

 دموكراسي يك تصوير ذهني از آدم هاي يك جامعه ي دموكرات در ذهن تان بسازيد .

اگر خيلي باهوش باشيد مي توانيد همين تصوير را تغيير بدهيد طوري كه مفهوم

 ديكتاتوري را القا كند . كساني كه هوش بالاي تصويري دارند به جزئيات يك تصوير

خيلي خوب دقت مي كنند و مي توانند تصاويري كه در ذهنشان مي سازند را روي

كاغذ بياورند .

پرورش : تصور كنيد كره ي چشمتان از بدنتان جدا شده و دارد در اتاقي كه در

 آن نشسته ايد سير مي كند . بگذاريد اين كره ي بازيگوش همه جا برود و بالا

و پايين و پشت و روي همه چيز را ببيند . حالا تصور كنيد چيزها از ديد كره ي

چشمتان چگونه است . اگر اين كار برايتان خيلي راحت است مطمئن باشيد

كه از نظر تصوير باهوش هستيد .

كاربرد :  معماري ، نقاشي ، عكاسي ، تصويرسازي ، صفحه بندي ، مرمت

 بناهاي تاريخي و جعل اسناد با فتوشاپ !!

 

هوش زبان شناختي

نوع ديگر هوش يعني هوش زبان شناختي ، در واقع بخشي از همان چيزي

است كه ميان عامه ي مردم هم به عنوان هوش پذيرفته شده است ؛ داشتن

 اطلاعات عمومي زياد ، توانايي سخنوري و زبان بازي ، توانايي خوب نوشتن

 و خوب خواندن ؛ روي هم رفته كسي كه بتواند از زبان به بهترين نحو استفاده كند .

پرورش : همه ي چيزهايي كه در كارگاه هاي نويسندگي مي گويند ، مي تواند

 اين هوش را در شما پرورش دهد . توجه به ريشه هاي شفاهي فرهنگ خودمان

 ( مثلا معناي ضرب المثل ها ، قصه هاي پريان و قصه هاي پدربزرگ ها و مادربزرگ ها )

 و خواندن بازيگوشانه و لذت بخش كتاب ها – بدون اينكه هدفي خارجي مثل اضافه

 شدن معلومات يا پز دادن به خاطر اضافه شدن به كلكسيون كتاب هاي خوانده

 شده ، مد نظرمان باشد – هم مي تواند اين هوش را پرورش دهد .

كاربرد : روزنامه نگاري ، نويسندگي ، تدريس ادبيات ، مسئول روابط عمومي ، وكالت

 

هوش منطقي – رياضي

انگار كساني كه اولين بار اصطلاح ( دودوتا چهارتا كردن ) را به وجود آورده اند ،

 ناخودآگاه مي دانسته اند بين منطقي بودن و رياضي دانستن ، رابطه هايي

 هست ! كساني كه هوش منطقي – رياضي بالايي دارند ، هم در عمليات

رياضي – مثل حساب كتاب كردن – از اطرافيانشان بهتر عمل مي كنند ، هم

بهتر مي توانند استدلال كرده و روابط علي و معلولي را درك كنند .

اين هوش هم از آن نوع هوش هايي است كه در تست هاي معمولي هوش

 سنجيده مي شود و در مدرسه و دانشگاه زياد بكار مي آيد .

پرورش : برويد ببينيد چرتكه چگونه كار مي كند . يك زبان كامپيوتري ، مثلا

پاسكال را ياد بگيريد . براي مساله هاي ساده ي رياضي از ماشين حساب

 استفاده نكنيد . به اين فكر كنيد كه چه قوانين علمي در سيستم هاي خانه ي

 شما تاثير دارند و براي يكبار هم كه شده سعي كنيد از صفحه ي اقتصادي

 روزنامه ي همشهري سردرآوريد .

كاربرد : مهندسي ، حسابداري ، برنامه نويسي كامپيوتر ، متخصص فلسفه

 بخصوص فلسفه ي علم و مجري طرح هاي پژوهشي .

 

هوش موسيقايي 

كسي كه به زير و بم آهنگ ها ، ريتم و تن صداها و نغمه ها حساس است ،

 مطمئنا از هوش موسيقايي برخوردار است . آدم هايي كه هوش موسيقايي

بالايي دارند حتما لازم نيست كه نوازنده يا خواننده باشند ؛ كسي كه مي تواند

 از تن صداي شما تشخيص دهد كه دروغ مي گوييد يا به خوبي مي تواند

صداي مشابه 2 خواننده را از هم تشخيص دهد هم به نوعي دارد از هوش

موسيقايي اش استفاده مي كند .

پرورش : آواز بخوانيد . سوت بزنيد . دوش بگيريد . سبك هاي مختلف موسيقي

 را گوش كنيد . براي هر زمان از زندگي روزمره تان يك موسيقي متن تصور كنيد .

 به آواز طبيعت ( صداي پرنده يا رودخانه ) دقت كنيد . هر چه در يك روز بر سرتان

 آمده را براي يك دوست صميمي با آواز بخوانيد . 

كاربرد : آهنگسازي ، خوانندگي ، نوازندگي ، نقد آثار موسيقايي و تدريس موسيقي

در كودكستان .

 

هوش جسمي حركتي

اين نوع هوش را احتمالا هيچ كدام از شما تا به حال هوش به حساب نمي آورديد ؛

 استعداد كنترل حركات بدن و دستكاري ماهرانه ي اشيا . حتي بعضي ها مي گويند

 هوش نشستن و هوش پياده روي هم داريم .

معلوم است كه اولين تصوير كه از اين نوع هوش به ذهنتان مي آيد تصوير

 ژيمناستيك كارهاي ماهر است . اما لازم به ذكر است كه جراح ها و كساني

كه خوب از پس حركات موزون برمي آيند هم در اين زمينه تبحر خاصي دارند .

پرورش : براي اينكه يك بدنسازي ذهني انجام دهيد قبل از هر چيز بايد ورزش كنيد .

 يكي از صنايع دستي را ياذ بگيريد .

كاربرد : ورزشكاري حرفه اي ( از فوتبال گرفته تا پرتاب ديسك ) ، جراحي ، مكانيكي .

 

هوش ميان فردي

بخشي از آن چيزي كه اين روزها به نام هوش هيجاني معروف شده است و

 همه جا فراگير شده ، همين هوش ميان فردي است كه اولين بار گاردنر از آن

نام برده است . هوش ميان فردي ، توانايي ارتباط برقرار كردن و خوب ارتباط برقرار كردن

 و خوب درك كردن ديگران است . اگر در ميان دوستانتان به سنگ صبور مشهور

 هستيد حتما از اين نوع هوش داريد .

پرورش : به يك NOG ( سازمان غيردولتي ) بپيونديد و ببينيد براي عمل كردن به

شعارهاي مردمي تان چند مرده حلاج هستيد . هر روز 15 دقيقه به حرف يك نفر

 گوش دهيد ( سخت است نه ؟! ) . اگر وبلاگ داريد به كامنت هايش جواب دهيد .

 در يك كلوب ايترنتي عضو شويد . زندگي آدم هاي مردم دار را بخوانيد و ببينيد

 چه كرده اند كه اينطور مشهور شده اند .

كاربرد : مشاور مدرسه ، مشاور خانواده ، مدير روابط عمومي يك شركت ، معلمي ،

 پزشكي ، مددكاري و فروشندگي .

 

هوش درون فردي

هوش درون فردي يعني هوش درك كردن خود و استفاده از خودشناسي براي انتخاب

 اهداف زندگي . كساني كه هوش درون فردي دارند بسيار مستقل و فرديت يافته اند .

 آنها ريز و درشت عيوب و خوبي هاي خودشان را مي دانند و يك تصوير كامل از

 خودشان در ذهن دارند .

پرورش : زندگينامه ي خود را بنويسيد ، روياهاي خود را بنويسيد و ردي از خودتان را

در آنها كشف كنيد . تست هاي معتبر خودشناسي يا شخصيت را علامت بزنيد تا

تصوير بهتري از خودتان در ذهن داشته باشيد .

كاربرد : روحاني ، روانشناس باليني و بخصوص روانكاو ، متخصص الهيات و

مشاغلي كه آدم آقاي خودش است .

 

هوش طبيعت

گاردنر وقتي كه نظريه ي هوش هاي هفت گانه اش در تمام دنيا سر و صدا كرده

 بود ، دريافت كه نظريه اش يك چيز كم دارد و آن هوشي بود كه آدم هاي عاشق

طبيعت دارند ؛ كساني كه می توانند طبيعت را بفهمند ،‌در آن كار كنند و از آن لذت ببرند .

بر گرفته از بلاگ تا اوج