-
شاعر الهه فاخته
-
کتاب شعر صدای حق
-
شعر نو عاشقانه کبوترم شماره 3
-
یکشنبه : 30 / 08 / 1389
کبوترم بیا, آشیانه ات تنهاست
کدام بال؟ کدام پرواز؟
کدام قاصدک مرموز,
ز سرمای سرد زمستان گفت؟
کدام صحنه به ارتفاع افق نزدیک است؟
که ترانه ترانه به کوچ سردی فصل
بخواند تا بفهمی نباید رفت کج!
بادیه نشین در انتظار غروب
به روز آمدنت نشسته در گرما
که تو بیایی و سوزِ سرمای شبانه بادیه را
در اوج گرمی قلب مهربانت, بشورانی!
کبوترم بیا آشیانه ات تنهاست
وزان وزان شده برگ ریزان فصل زایش تو
در این افق گرم
صداکن یار خانه ات تنهاست
رفیق سالهای عمرت به جز من کیست؟
هرز رفتی, راه کوچ آنجاست!
بیا جای تو اینجاست
بادیه, برای تو داغ است
اگر آمدی عاقلانه بیا
رسم عاشقی پاک است
بیا کبوترم آشیانه ات اینجاست
و پنجره مانده از سرما
که تو بیابی و غبار زدایم در آن شب سرد!
خانه ام به ناز نگاهت شده زیبا
منتظرم ... راه بادیه, سهو است
بیا, بیا که خانه بی تو دل گیر است
کبوترم بیا که آشیانه ات تنهاست . ...
یا حق
الهه فاخته
شعر عاشقانه کبوترم بیا
دکلمه شعر عاشقانه کبوترم بیا در ادامه مطلب ...