دلنوشته عاشقانه برای تو
به قلم الهه فاخته
تنهایی هم مرا قوی کرد هم تو را !
تنهایی مرا آب دادن به یک گل , حرف زدنهای عزیزانم , خرید کردن و نوشتن و خیلی چیزهای دیگر پر میکند
من .. تو را برای تنهایی خویش نمیخواهم !
من ... تو را میخواهم تا کنارم باشی و سختیها آسانتر شوند ,
خنده هایم دلچسب تر شوند
و شادیهایم را با تو دوچندان حس کنم
نه ای جاااان خیابانی به من میچسبد و نه عشوه های خیابانی به تو !
چون هر دو اصیل زاده هستیم
زندگی با تو جان دوباره میگیرد .
دلم میخواهد روزی صدبار تو را بغل کنم و صدای نفست , صدای تپش قلبت و زمزمه هایت مرا به بهشت خدا ببرد !
آنگاه غصه هایم رنگ میبازند !
من تو را میخواهم !
من تو را عاشقانه میخوانم !
من تو را برای لبخندهایم , برای نگاهم , برای نفس کشیدنم میخواهم
من تو را یاری میدانم که قدرت یاوری ام دارد , من به این قدرت تو مینازم !
گمان نکن هرگز باور نکن, تو را برای تنهایی خواسته ام ! نه ... !
من تو را برای بودن کنارم
برای یار بودن
میخواهم
- یا حق
- نویسنده الهه فاخته
- دلنوشته عاشقانه شماره 45
- دکلمه عاشقانه در ادامه مطلب