شعر غمگین این پیر لعنتی رهایم نمی کند

loading...

الهه فاخته

 شعر غمگین پیر لعنتی غم  شاعر الهه فاخته   اين پير لعنتي رهايم نمي کند! غم زاده من است يا من زاده غمم؟ مدام غر ميزند دم گوشم اين لعنتي کجا روم که رها شوم ز آن؟ وقتي که در منزلش ن

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 468 پنجشنبه 19 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 شعر غمگین پیر لعنتی غم 

شاعر الهه فاخته

 

اين پير لعنتي رهايم نمي کند!

غم زاده من است يا من زاده غمم؟

مدام غر ميزند دم گوشم اين لعنتي

کجا روم که رها شوم ز آن؟

وقتي که در منزلش نشسته ام و ساکنم؟

گر نخواهمش بايد بروم از خانه اش

کجا بروم؟ دربه در شوم؟

بروم در کوچه و يک پير دگر همدمم شود؟

بروم در گوشه اي که نبينمش؟

 

 بقیه شعر غمگین این پیر لعنتی غم در ادامه مطلب ...

 اين پير لعنتي رهايم نمي کند!

غم زاده من است يا من زاده غمم؟

مدام غر ميزند دم گوشم اين لعنتي

کجا روم که رها شوم ز آن؟

وقتي که در منزلش نشسته ام و ساکنم؟

گر نخواهمش بايد بروم از خانه اش

کجا بروم؟ دربه در شوم؟

بروم در کوچه و يک پير دگر همدمم شود؟

بروم در گوشه اي که نبينمش؟

 

آن دم که ببينم کودکي

فال ميفروشد و گرسنه است و در گوشه اي خزيده و گريه مي کند

آن دم که جهالت افسار به گردن انسان زده و قه قه زنان به دور خود، بازيش دهد

آن دم که ظلم ميخرند تا يکسان نشود روزهاي زندگي

آن دم که مي شکند قلب يک فقير ، ميلرزد قلب يک زمين

آن دم که پيمبر و خدا، مورد تمسخر ذهن کوچک چند صغير شده است

آن دم که گراني تخم مرغ بهانه و درد اصلي زخم کهنه ايست که کسي زده و گناهش به ديگريست

 

 

وقتي سر سفره سران مرغ برشته و سر سفره فقير سيب زميني خراب نهفته زير خاک شده ست

وقتي حقيقت و دروغ را به هم بافتند و حال که جدا شده کسي نميداند به کجا شِکوه اش کند!

وقتي صداي اذان هست و دروغ هست

وقتي غرب زمين انسانيت هست و شرق زمين خون آشام دين شده ست

وقتي که دين حق است و واقعيت چيز ديگريست!

وقتي حرف از خدا بگويي و ديوانه بخواندت

وقتي راه درست و غلط ناثواب شود 

وقتي که گم شوي و گمان کني که شب است ولي کور از حقيقتي!

آيا نبينمش؟

 

آن پيرزن لعنتي غم است آري غم است 

که به تعداد غصه هاي من

بزرگ تر از گذشته و پير حال شده ست.

 

 

غم زاده من است يا من زاده غمم که رهايم نمي کند؟!

اين پير لعنتي

اين پير لعنتي

 

 

کپی از متن,شعر و دلنوشته ها با ذکر اسم الهه فاخته امکان پذیر است .... از اینکه حق کپی رایت را رعایت میفرمایید بی نهایت سپاسگزارم♥ برچسب ها: شعر غمگین , شعر غمگین زندگی , دکلمه , دکلمه mp3 , دانلود دکلمه mp3 غمگین , شعر این پیر لعنتی الهه فاخته ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟