داستان قهرمان از کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی

loading...

الهه فاخته

 داستان کوتاه قهرمان   از کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی  نویسنده الهه فاخته    روزی روزگاری در کنار پنجره ای خاک گرفته, طوقی کوچکی زندگی می کرد . پرنده ای تنها که ت

جستجو در سایت الهه فاخته
جستجو در سایت الهه فاخته


در اين سایت
الهه فاخته بازدید : 192 پنجشنبه 26 اردیبهشت 1398 نظرات (0)

 داستان کوتاه قهرمان 

 از کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی 

نویسنده الهه فاخته 

 

روزی روزگاری در کنار پنجره ای خاک گرفته, طوقی کوچکی زندگی می کرد . پرنده ای تنها که تمام امیدش به لبخندهای یک مرد بود !

یک مرد چون پرنده تنها ... 

هر شب که به خانه باز می گشت, با یک لیوان قهوه گرم, کنار پنجره می ایستاد و به چشمان پرنده نگاه می کرد . از پشت شیشه همیشه سرد , چشمهای پرنده را می فهمید .

 

بقیه داستان کوتاه قهرمان را در ادامه مطلب بخوانید 

 

 

هیچ گاه فکرش را نمی کرد

طوقی می فهمد ,

طوقی می شنود,طوقی احساس دارد !....

مرد قهرمان خسته شد, معجونی نوشید

دقیقا پشت همان پنجره ای که با طوقی حرف می زد .... راز می گفت .... درد

می گفت .... روی صندلی راک , تاب می خورد

اما ....

یک روز از همین روزها روی صندلی راک نشست , تاب خورد , قهوه

خورد و یک قطره اشک از گوشه ی چشمانش غلتید و افتاد روی گونه های

مردانه اش . گونه هایی که هرگز اشک را ندیده بود , و چون ندیده بود گم کرد

قطره سرگردان را !

شب آمد و غصه آمد و قهرمان را برد .

یک لیوان قهوه . قهوه داغ .

چشمهای شیرین و عجیب طوقی , اینبار سکوت کرد .

اینباررفت ... رفت که رفت .... قهرمان رفت و کسی ندانست قهرمان

درون سینه اش پر از درد بود و این دردها مشت محکمی شد که بر قلبش

کوبیده شد . قلبش را ایست داد . و همه چیز تمام شد جز ...

چشمهای پر از اندوه طوقی ....

باید گاهی حرف زد .باید گاهی غرور مردانه را زیر زیرکی گوشه ای گذاشت .

باید گاهی از دردها گفت .

این دردها وقتی روی هم تلنبار می شوند, حجم سنگینشان, جسم و روح را

جدا می کنند .

قهرمان ها باید بمانند . شهر بی قهرمان, زنده نیست .

شهر بی قهرمان, زندگی ندارد . شهر بی قهرمان, آباد نیست . ...

یا حق!.

نویسنده الهه فاخته 

کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی

داستان کوتاه قهرمان

کپی از متن,شعر و دلنوشته ها با ذکر اسم الهه فاخته امکان پذیر است .... از اینکه حق کپی رایت را رعایت میفرمایید بی نهایت سپاسگزارم♥ برچسب ها: کتاب عاشقانه هایی از جنس همدردی , نامه ابراز همدردی , داستانک , داستان کوتاه زیبا , داستان های کوتاه طوقی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
الهه فاخته درشبکه های مجازی

 


دوستان عزیز میتوانید من را ( الهه فاخته ) در شبکه های مجازی اینستاگرام , تلگرام و آپارات با یوزر elahe_fakhteh دنبال کنید 

الهه فاخته
Profile Pic


 به نام آرامش قلب ها

عزت دست خداست

زندگیتو با امید ادامه بده , همیشه یه راهی هست


سلام به سایت رسمی الهه فاخته خوش آمدید


در این سایت شعرها , دلنوشته ها , کتاب ها , دکلمه ها و اشعار الهه فاخته رسانه می شود .

 

 الهه فاخته  ( مستعار ) متولد 1366 شاعر معاصر و نویسنده , گاهی خوانش شعر و دلنوشته انجام میدهد , استاد  و داور رسمی تکواندو و کیک بوکسینگ است.


 

من، فاخته .... صاحب قدرت قلم، هرچه دارم از خالق دارم
سالهای باقی عمرم را از "حق" الهی مینویسم

می خواهم پرواز کنم چون پرنده ای آزاد رها و اوج بگیرم تمام شاعرانگی من در حس مشترک است حسی بین قلب من و تو من به پرواز ایمان دارم یا حق !


 پینوشت : زندگی آنقدر ها هم پیچیده نیست که دنبال دلیلش بگردیم .

شاد بودن , عاشق بودن و حال خوب داشتن و درستکار بودن شاید نتیجه سختی هایی باشد که هر انسانی در زندگی خود خواهد داشت تا بالاخره به آن خواهد رسید .

یا حق 

الهه فاخته



اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه طریق وارد سایت الهه فاخته شدید ؟