ويژگيهاي حورالعين بهشتی در قرآن مجید
کاربری ناشناس درمقاله ای که به تازگی نوشته است ادعاکرده انددرهیچ جای قران سخنی از همسران بهشتی نیست؟
مقاله این کاربرگرامی به شرح زیراست :
تصویر و تفسیر اشتباه دیگری در مورد «همنشینان بهشتی»: آیات ۳۴ تا ۳۷ سوره واقعه:
الهه قمشهایی: «و فرشهای پربها (یا فراش و زنان زیبا)* که آنها را ما در کمال حسن و زیبایی بیافریدهایم* و همیشه آن زنان را باکره گردانیدهایم* و شوهر دوست و با غنج و ناز و جوان و همسالان دلنواز
عبدالمحمد آیتی: «و زنانى ارجمند* آن زنان را ما بیافریدیم، آفریدنى* و دوشیزگان ساختیم.* معشوق همسران خویشند»
وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ* إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاءً* فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا* عُرُبًا أَتْرَابًا
در آیات ۳۵ تا ۳۷ نیز چون موارد ذکر شده قبل، اسمی وجود ندارد و فقط ضمیر جمع مونث «هن» را در انشاهن و فجعلناهن مییابیم. این ضمیر چنانچه مشخص است به اسم و شی آمده در آیه قبل یعنی «فرش مرفوعه» (بمعنی کرسیهای بلند) باز میگردد. مترجمین و مفسرین ما برای اینکه توصیف دیگری برای این همنشینان بهشتی تراشیده باشند در اینجا «فرش» را استعارهای برای زنان عنوان کرده و با نسبت دادن صفتهای بعدی به این اسم به نتیجه مطلوب خود رسیدهاند. جالب اینجاست که همین مترجمان هنگام برخورد با همین کلمه در آیهای دیگر (۵۵:۵۴) نظر خویش را از یاد برده و این کلمه را به همان معنی درست خود: «کرسیها» و «بسترها» و نه زنان معنا کردهاند. با بررسی آیات قبل درمییابیم که در اینجا نیز با همان توصیفاتی روبهرو هستیم که در دیگر آیات پیرامون بهشت (باغ) ذکر شده است: درختان – میوهها – کرسی – نهرها – نوشیدنیها.
گمان میکنم فقط لازم باشد توضیحی پیرامون کلمه «ابکارا» بدهم تا تکلیف این آیات نیز بخوبی روشن شود. این کلمه بمعنای «باکره» نیست (و همنشینان خیالی پس همیشه باکره نیستند) در زبان عربی از کلمه «عذراء» برای رساندن چنین مفهمومی استفاده میشود چنانچه که در ترجمه متون مقدس به عربی برای «مریم باکره» آمده «مریم العذراء». این کلمه نیز در قرآن بکار نرفته است. کلمه «بکر» به معنای «زود از خواب بیدار شدن» است. «بکرة» و «ابکار» به معنای «صبح زود»، «البکر» نیز به معنای اولین «محصول غلات و درختان یا نخستزاده انسان یا حیوان» است. از معانی دیگر برای این کلمه میتوان «دست نخورده» و «پاک» را نیز نام برد.
برای معانی مختلف این کلمه به قسمت «بکر» در این آدرس نگاهی بیندازید
http://www.studyquran.co.uk/3_BA.htm
و برای نوع و محل کاربرد این کلمه در قرآن به آدرس زیر رجوع کنید
http://corpus.quran.com/qurandictionary.jsp?q=bkr
صفت «عربا» به خوبی روشن نیست اما معنای آن چیزی در محدوده واضح، پاک و بدون نقص است. «اترابا» نیز چنانچه که قبلاً بدان پرداختیم در اینجا نیز بمعنای یکشکل و یکدست آمده است.
با توضیحات گفته شده و اینکه «ابکارا» و «عربا اتزابا» صفاتی برای «کرسیها» ست معنای تقریبی این آیات میشود: «کرسیهایی بلندمرتبه* که برساختهایم* و آنها را پاک و منزه گرداندهایم* و بینقص و همشکل و هماندازه.»
چنانچه که دیدیم تمامی خصوصیات و ویژگیهایی که به «همنشینان بهشتی» نسبت میدادند، صحت نداشته و از تأیید الهی برخورددار نیستند. اکنون زمان بررسی عبارت «حور عین» رسیده است:
«حور» به معنای «پاک، پاکیزه، سفید و زلال» بوده که با مشتقاتش ۱۳ بار در قرآن بکار رفته است:
http://corpus.quran.com/qurandictionary.jsp?q=Hwr
«عین» نیز به معنای «چشم» و «چشمه» است و در آیات لیست شده در اینجا دیده میشود:
http://corpus.quran.com/qurandictionary.jsp?q=Eyn
در نتیجه ترکیب «حور عین» میتواند «چشم سفید» یا «چشمه زلال» باشد.
این ترکیب سه بار در قرآن بکار رفته است: ۵۶:۲۲ و ۴۴:۵۴ و ۵۲:۲۰
در این آیات نیز اسمی و معادلی برای «همنشین» یا «همراه» دیده نمیشود و «عین» اسم است:
كَذَٰلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ (۴۴:۵۴)
پس ترجمه این عبارت اگر حالت اول را در نظر بگیریم میشود: «و آنان را با چشمان سفید جفت میسازیم» که نامفهوم و غیرمعقول است. نکات دیگری که باید مد نظر داشته باشیم این است که تمام موارد ذکر شده در آیات قبل شی بیجان و جزو پاداش مومنان، چه زن و چه مرد عنوان شده است و «حور عین» نیز از این قاعده مستثنا نشده است و در نتیجه هم به مردان و هم به زنان میرسد. نکته دیگر اینکه دور از ذهن است که یک موجود زنده بعنوان پاداش به آدمیان داده شود. کلمه «زوج» جدای از معنای «همسر» و «جفت» به معنای «قرین»، «نوع» و «اتصال» نیز آمده است:
http://corpus.quran.com/qurandictionary.jsp?q=zwj
چنانچه که همتایی اما در وجه منفی آن را در آیه ۳۸:۵۸ داریم:
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ* هَٰذَا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَغَسَّاقٌ* وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ
«به جهنم درآیند که بد آرامگاهی است* حمیم و غساق نوشند* و چیزهای دیگری از این دست.»
اگر ما «حور عین» را چشمههای زلال معنا کنیم آنگاه در این سه آیه نیز با همان تصویر آشنایی روبهرو میشویم که در تمامی تصاویر آمده از بهشت در قرآن تکرار شده است: درختان، میوهها، نوشیدنیها و چشمهها.
پاسخ به شبهات :
برای اثبات این ادعا، ادعاهای دیگری لازم بوده که بدون هیچ دلیلی آن ها را مطرح کرده اند:
الف-عدم امکان معنای استعاره ای، علیرغم اینکه در ادبیات کاملا رایج است و در قرآن نیز به وضوح می توان آن را دید، به عنوان نمونه، در قرآن از همسر به لباس تعبیر کرده است:
أُحِلَّ لَكُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ (187 بقره)
ب- عدم امکان تعلق غیر جسم به بهشتیان جهت پاداش. در حالی که تعلق همسر به بهشتیان می تواند پاداش باشد و هیچ اشکالی ندارد.
2-به مترجمان اشکال شده که چرا در موارد دیگر، "فرش" را به معنای بستر گرفته اند و معنایی که در آیه 35 سوره واقعه کرده اند، از یاد برده اند! در حالی که هیچ فراموشی و تناقض گویی ای وجود ندارد. همان گونه که خود نویسنده بیان کرده، در سوره واقعه معنا، استعاره ای است که از قرائن لفظی، مراد آن فهمیده می شود. اما در سوره الرحمن آیه 54، تعبیر " بطائنها من استبرق" وجود دارد، که نشان می دهد مراد از "فرش" چیست. در واقع نویسنده به هیچ وجه، نقش قرائن را در یافتن معنای الفاظ مد نظر ندارد. در حالی که قرائن بسیار اثر گذار هستند. مثلا: شیری به شکار آهو پرداخت – شیری در گود زورخانه، قدرت خویش را به نمایش گذاشت.
آیا باید هر دو واژه "شیر" به یک شکل فهمیده شوند؟
3- ظاهرا نویسنده مدعی است که در هیچ جای قرآن سخنی از همسران بهشتی نیست. برای اثبات این ادعا آیات بسیار دیگری را باید تاویل و توجیه کنند. کما اینکه با معانی ادعایی ایشان در معنای آیات بسیار دیگری به مشکل برمی خورند. مثلا:
در آیه ای ضمن به کار بردن کلمه اتراب به ویژگی "قاصرات الطرف" اشاره کرده اند که معنای معقولی برای کرسی ندارد:
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ (52 ص) و نزد آنان همسرانى است كه تنها چشم به شوهرانشان دوختهاند، و همسن و سالند!
کما اینکه تعبیر "قاصرات" با کلمه "عین" نیز همراه شده که با ادعای نویسنده، در منظور بودن چشمه از آن منافات دارد:
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عینٌ (48 صافات) و نزد آنها همسرانى زیبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمىورزند.
و برای فهمیدن معنای "طرف" آیه زیر به خوبی گویاست:
قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتیكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْكَ طَرْفُكَ (40 نمل) (امّا) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت: «پیش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!
4- نویسنده برای اثبات ادعای خود در مواردی به لغت نامه ها و ... اعتماد می کند و آن ها را مدرک می شمارد. در حالی که اگر واقعا مدرک هستند، چرا در مواردی که معنایی از منظر لغت دانان مسلم است، ایشان نمی پذیرند؟ و ما نیز به دلیل عدم اطناب بسیار، از بیان شواهد نقض لغت نامه ها، علیه ادعای مطرح شده، صرف نظر می کنیم.
5- همان گونه که نویسنده نوشته اند، حور عین می تواند به معنای چشم سفید باشد. و این معنا نامعقول نیست. چون در استعاره ها، تسمیه کل به اسم جزء رایج است. مثلا به کسی می گوییم " سیاه" چون پوستش سیاه است. یا نام بخشی از یک کتاب را بر روی کل کتاب می گذاریم و ...
6- نهایت امری که مطالب نویسنده می تواند اثبات کند، یک احتمال در معنای کلمات مورد اشاره است، و به هیچ وجه نمی تواند احتمالات دیگر را تکذیب کند.
7- نعمت های بهشتی، اموری هستند که طبع سلیم انسان از آنها خشنود می شود و آنها را می پسندد. با این حال روشن نیست که چرا نباید به طلب وجود همراه و زوج، یا بهره مندی از لذت جنسی، انسان پاسخ داده شود و هر آیه ای که ظاهرش در این باره است، با هزار تاویل بی جا و ناصحیح از معنای خود بازگردد.