زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

راز و رمز موفقیت(قسمت اول)

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۳۱ ب.ظ


موفقیت چیست؟


درباره ی «موفقیت» از جهات گوناگون اظهار نظر های متفاوت و فراوانی شده است. اما هیچ یک از این اظهار نظر ها مطلق و 

به طور صد درصد قابل استناد نبوده است. موفقیت، همیشه در رابطه با افراد و اعمال آنها مطرح بوده است و به عبارت ساده می 

توان گفت: در جنبه های مختلف سبقت گرفتن انسان از افراد هم سطح را در اصطلح، موفقیت می نامند.

مثل در مسابقات ورزشی، تیمی که بر حریف هم سطح خود پیروز می شود، موفق شده است. در جهات شغلی و حرفه 

یی نیز دست یافتن به موقعیتی برتر را موفقیت نام می دهند. برای تبیین و تشریح جهات گوناگون موفقیت، مثال های فراوانی 

می توان عرضه کرد، ولی با این همه واژه ی موفقیت در اذهان همه ، به یک اندازه محبوب و ایده ال نیست. حتی کسانی

وجود دارند که موفقیت را از خانواده ی واژه های کثیف و ناخوش آیند به حساب می آورند.

در توضیح چنین نظری، جنبه های منفی موفقیت مورد توجه قرار می گیرد که بیشتر بر تفسیرهای عرضه شده از 

موفقیت متکی است. برای واضح تر شدن مقصود ذکر مثال هایی الزامی به نظر می رسد که شاید خالی از لطف هم نباشد:

تاریخ، حافظی امین برای نگهبانی از چنین موفقیتها و افراد موفقی است : وقتی آدولف هیتلر در فتنه ی عظیم جهانی

خود، میلیونها انسان را به خاک و خون می کشد، آیا می توان گفت به موفقیت دست یافته، حتی اگر درنهایت با آن وضع اسف

بار مغلوب نمی شد؟

به هر صورت، روند کار آدولف هیتلر، قبل از شکست در مقابل جبهه ی متفقین، سرشار از موفقیت قوای المان و در 

مجموع آرمان شخصی هیتلر بود. آیا موفقیت به این صورت می تواند مقبول واقع شود؟ این خود بحث جداگانه یی را طلب می

کند.

از دیدگاههای گوناگون و در سطوح مختلف، هیتلر تنها فردی نیست که به موفقیت رنگ و شکل دیگری داده است. 

چنگیز ها و نرون ها و... افراد فراوانی بوده اند که موفقیت حود را در سایه ی کشتار و فلاکت انسانها به دست آورده اند که نمی 

توان مفهوم متعالی موفقیت را به آن اطلاق کرد.

در شناساندن چهره ی دیگری از موفقیت که سعی بسیار شده تا کراهت آن از میان برود نقش آفرینان عرصه ی 

هنر تاثیری جادویی داشته اند.

فیلمسازی که شخصیتهای منفی را باتمام مهارت هنری و امکانات فنی تا درجه یی بال می برد که یک دزد یا قاتل 

در حد یک قهرمان جلوه می کند، از عوامل این تغییر مفهوم است.

ارائه تصویر ازچنین قهرمانانی تا حدی وسوسه انگیز صورت می گیرد که بر پاره ای از خوانندگان و بینندگان آثار 

هنری، تاثیری شدید و مخرب می گذارد. بیشتر افرادی که در اینگونه آثار به صورت «تیپ» ارائه می شوند کسانی هستند که

برای کامروایی شخصی بی نهایت خشن، بی گذشت و موفقیت طلب از آب در می آیند. اینان برای دست یافت به اهداف 

شخصی خود که بیشتر ارضاء کننده ی امیال مادی و شهوانی و موفقیت حرفه یی است، حتی از دوستان و خانواده های خود

میبرند در عرصه یی غیر معقول، از طریق انجام کارهای غیر معمول، به نتایجی خوشایند و وسوسه کننده دست می یابند

برای نتیجه گیری از چنین بحثی بهتر است موضوع را به این صورت دنبال کنیم که : «موفقیت» یک مسأله شخصی 

است و ازدیدگاههای مختلف، شکل های مختلف دارد.


در مفهوم متداول، موفقیت یعنی به خواست های خود رسیدن، ولی همه چیز در رسیدن به خواست های خود تمام نمی شود.

موفقیت وقتی می تواند دارای ارج و قیمت باشد که در رابطه با اجتماع و اشخاص، موثر واقع شود. درباره ی مفهوم

«موفقیت اجتماعی» بدون تردید بخث فو ق العاده دشوار و با ارزشی را باید مطرح کرد که صاحب نظران خبره قادر به ارائه آن

هستند. اما موضوع گفتنی دراین زمینه بهره ولی جامعه از حاصل موفقیت افراد است که می تواند ارزشی برای آن تعیین کند و 

بدان مفهوم بدهد.

موفقیتی که ادیسون و گراهام بل به دست می آورند، آنقدر با ارزش است که درمقابل آن، رقابت هایی که بیشتر نام

«موفقیت» به خود گرفته اند، رنگ می بازند. بسیاری از افراد «موفقیت» را با «رقابت» اشتباه می کنند، و هرگز به این نمی

اندیشند که اگر به هدف خود رسیدند چ‌،چه نتیجه ای عاید اجتماع می شود؟ اگر افراد پول پرست به بالترین حد خواست های

خود، که جمع آوری پول است، رسیدند، چه تاثیری مثبتی بر جامعه ی خود می گذارند؟


با چنین بینش و برداشتی باید گفت: موفقیت دارای یک مفهوم واقعی و مشخص نیست. زیرا مثل اگر از نظر من به 

دست آوردن پست ریاست فلان اداره موفقیت به حساب می آید،ممکن است همین امر از نظر شما خواست مذمومی باشد. حتی

اگر از شما بپرسند چه عامل ناخوشایندی در این خواست وجود دارد، شاید بگویید: رئیس الزاما مرئوس هم دارد. رئیس برای

پیشبرد مقاصد خود باید از زیر دستان خود کار بکشد و در جهت خواست های خود، آنها را به کار اندازد، و ما از اینکه کسانی به 

دیگران تحکم کند خوشمان نمی آید. مسلم ه ًا نمی توان گفت که این نظر نادرست است، همانطور که نمی توان گفت کاملا هم 

درست است


ادامه دارد......

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی