کسی که می خواهد زن خود را طلاق دهد باید اهلیت این کار را داشته باشد یعنی باید در وی خصوصیاتی باشد تا مجوز طلاق شود قانون مدنی در ماده 1136 ،4 شرط را برای طلاق دهنده ذکر کرده است : بلوغ ، عقل،قصد،اخ... [بیشتر بخوانید]

نکته 1 ) طلاق که از آن نام برده می شود مخصوص عقد دائم می باشد همانطور که ماده 1139 قانون مدنی آورده است تا با عقد منقطعه تفاوت داشته باشد . نکته 2 ) طلاق زنی که در عادت زنانگی و یا در حال نفاس می ب... [بیشتر بخوانید]

ممکن است در عقد نکاح شرطی که مبطل و باطل کننده ی آن باشد به کار برده شود ولی در طلاق اینگونه نیست و اگر شرط در طلاق آورده شود موجب باطل شدن آن می شود منطوق ماده 1135 قانون مدنی براین امر صحه نهاده است... [بیشتر بخوانید]

هر طلاق دو شرط اصلی دارد که در صورت اقامه شدن این 2 شرط طلاق اجرا می گردد خوانده شدن صیغه طلاق (جاری شدن صیغه ) حضور لااقل 2 مرد عادل به عنوان شهود طلاق [بیشتر بخوانید]

قانون اختیار طلاق را به شوهر داده، ماده 1133 قانون مدنی آورده که "مرد می تواند هروقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد ."برای استعاذه از این اختیار شوهر باید از دادگاه عمومی گواهی عدم سازش بگیرد و گرفتن ا... [بیشتر بخوانید]

طلاق عبارتست از انحلال عقد نکاح دائمی که با قصد و رضایت زوج باشد که این مسئله مواد 1133 تا 1139 قانون مدنی را دربرگرفته است حال این امر می خواهد توسط نماینده قانونی زوج مانند طلاق دادن زوجه ی مجنون ... [بیشتر بخوانید]

عقد در حال احرام باطل است این را قانون مدنی در ماده 1053 آورده است و باز صحبت از علم به آن آورده شده به مانند ماده 1050 و منطوق آن این است که اگر مردی در حال احرام زنی را به عقد خود درآورد و از حرمت ... [بیشتر بخوانید]

باکره بودن دختر هنگام ازدواج مطابق عرف و سنت جامعه ما امری مهم برای زوج به حساب می آید که البته از دیدگاه های مختلف این مهم قابل انتقاد است چرا که می توان گفت با سالم یا ناسلام بودن غشائی نازک نمی تو... [بیشتر بخوانید]

چه شرایطی را می توان به عنوان شروط ضمن عقد اضافه نمود؟ و یا چه شرایطی قابلیت قید شدن در عقد نامه را ندارد؟ [بیشتر بخوانید]

در حقیقت هیچ انسانی عصبانی، افسرده و ناراحت به دنیا نمی آید؛ بلکه این خستگی ناشی از اتفاقات ناخوشایند زندگی است که او را به جایی می رساند که احساساتش را به شکل عصبانیت و ناراحتی ابراز کند. درحقیقت ... [بیشتر بخوانید]

من اصلاً قابل سرزنش نیستم. به دلایل شخصی اصلاً خودم را سرزنش نمی کنم و اتفاقاً حس می کنم خیلی هم باشهامت هستم. [بیشتر بخوانید]

قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حضورش بی خبر. قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد همان که گاهی می شکند گاهی می گیرد و گاهی می سوزد گاهی سنگ می شود و سخت و سی... [بیشتر بخوانید]